انجمن ایران‌شناسی ایران

انجمن ایران‌شناسی ایران

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۳۷
علی رضاپور

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، یکصدوبیستمین سالگرد انقلاب مشروطیت در حالی سپری شد که انجمن ایرانشناسی ایران به همین مناسبت با همکاری دانشگاه تهران و خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی را با عنوان جنبش مشروطه ایران به‌صورت مجازی برگزار کرد. در این نشست که با حضور استادان، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌مندان برگزار شد، سیدعلی آل داود، عضو شورای عالی علمی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ احمد مسجدجامعی، قائم‌مقام دایره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ دکتر محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران؛ دکتر رامین یلفانی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام؛ دکتر نادره جلالی، پژوهشگر، مصحح متون تاریخی و دبیر گروه تاریخ انجمن ایرانشناسی؛ مجید تفرشی، تاریخ‌نگار، پژوهشگر و سندپژوه و دکتر محمد محمود هاشمی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به ایراد سخن پرداختند. 

نخستین سخنران این نشست، سیدعلی آل داود بود که با عنوان «نخستین کوشش‌های قانون‌گذاری در ایران» سخن گفت. وی با اشاره به اینکه رساله‌ها و کتابچه‌های حقوقی، سیاسی و اجتماعی زیادی از عصر قاجار باقی مانده اما تاکنون کمتر شناخته شده‌اند، به بررسی و تبیین اهمیت شناخت این آثار پرداخت. وی اثر هما ناطق و فریدون آدمیت را در این زمینه یکی از بهترین پژوهش‌ها برشمرد و گفت: اما باید توجه داشت آنها به بیشتر این رساله‌ها و کتاب‌ها دسترسی نداشته و صرفا به معرفی آنهایی پرداخته‌اند که تصویر نسخه خطی هر یک را در اختیار داشته‌اند. 



وی در ادامه درباره پیشینه نگارش این رساله‌های حقوقی، سیاسی و اقتصادی گفت: از عصر ناصرالدین شاه و دهه‌ها قبل از مشروطیت بود که شوق نگارش کتب حقوقی و اجتماعی بین روشنفکران آشنا با فرهنگ غرب و نیز دسته‌ای از نویسندگان سنت‌گرا فزونی یافت و محمدهاشم رستم‌الحکما مؤلف کتاب‌های رستم‌التواریخ و قانون سلطنت یا شمس‌الانوار را نسبت به سایر کسانی که در مقوله قانون و حقوق عمومی و ضرورت ایجاد آن مطلب نوشته‌اند، مقدم دانست.

عضو شورای عالی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در خاتمه درباره خدمات میرزا حسن‌خان مشیرالدوله، از پایه‌گذاران آیین دادرسی کیفری و مدنی ایران سخن گفت و ضمن تشریح اهمیت کار او در این زمینه، یادآور شد که پیرنیا آثار با ارزشی چون تاریخ ایران باستان را در 3 جلد و حقوق بین‌الملل را نیز از خود به یادگار گذاشته است و زنده‌یاد دکتر باستانی پاریزی در کتاب تلاش آزادی زندگی او را به تفصیل شرح داده است.


احمد مسجد جامعی سخنران بعدی این نشست نیز در باب مکان رویدادهای تهران در عصر مشروطیت سخن گفت. وی با ذکر این نکته که آنها می‌تواند یادآور رویدادهای آن زمان برای نسل حاضر باشد، از چند مکان رویدادهای مهم یاد کرد که از آن جمله یکی مسجد سلطانی یا جامع بود که اولین و تندترین خطابه‌ها علیه استبداد در آنجا انجام شد. دیگر مسجد سپهسالار(شهید مطهری) و ساختمان مجلس شورای ملی که شاهد تقابل نظامی مشروطه‌خواهان و استبداد بود. در این منطقه یکی از مهم‌ترین قنات های تهران وجود دارد که محله سرچشمه و عودلاجان از آن بهره می‌گرفت. 

قائم مقام دایره‌المعارف بزرگ اسلامی درباره وجه تسمیه عودلاجان گفت: بهتر است به‌صورت اودلاجان نوشته شود، زیرا با کلمه او یعنی آب شروع می‌شود. مانند کلمه نهرو در هندی که معنی نهرآب را می‌دهد. تلفظ او در پهنه هند تا ایران، همان نماد کلمه آب است. وی از دیگر مکان رویدادهای تهران به خانه‌های رهبران و بزرگان عصر مشروطیت اشاره کرد و درباره خانه سیدعبدالله بهبهانی یادآور شد که متاسفانه وضعیت خوبی ندارد. 

رئیس سابق شورای شهر تهران در ادامه از اینکه خانه‌های شیخ فضل‌الله نوری و عین‌الدوله صدراعظم دوران استبداد و در سال‌های اخیر آرامگاه ملک‌المتکلمین و صور اسرافیل تعمیر شده، اظهار خشنودی کرد. 

وی افزود: کاخ گلستان و کاخ صاحبقرانیه هم خاطرات زیادی از دوران انقلاب مشروطیت در خود دارند. کاخ صاحبقرانیه شاهد تحریر و امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه بوده است. همچنین در سال‌های اخیر خانه شهید مدرس در کوچه محمود وزیر واقع در عودلاجان نیز تعمیر شده و این خانه هم شاهد ملاقات‌های تاریخی آن چهره مبارز و بزرگ با رجال مختلف بوده است.

دکتر جعفری دهقی از دیگر سخنرانان این نشست نیز درباره «شعر فارسی در عصر مشروطه» سخن گفت. وی با بیان اینکه شعر فارسی از دیرباز ابزار اعتراض بوده و کهن ترین آثار باقی مانده از آن گواه این مدعاست، به ذکر پیشگامان نهضت مشروطه و نقش آنان در انتشار افکار آزادی‌خواهی و ورود آن به شعر فارسی پرداخت. 

رئیس انجمن ایرانشناسی در این راستا از میرزا فتح علی آخوندزاده یاد کرد که شاید نخستین بار ادبیات کهن ایران و سبک مداحی و ستایش‌گری را در عهد ناصری به سختی مورد حمله قرار داد. سپس از میرزا آقا خان کرمانی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله که همچون او به نقد شعر کهن و محتوای آن پرداخته‌اند. 

دهقی خاطرنشان کرد: شعر فارسی در عصر مشروطه دچار تحول شد، بدین معنا که به لحاظ قلمرو محتوا و اهداف شعری از شعر درباری جدا گردید و با طرح دردها و معضلات اجتماعی به میان مردم رفت و پیوندش را با گذشته گسست. همچنین تخیل و ایماژهای شاعرانه نیز از شعر رخت بر بست و تحولات اندکی در قالب شعر نیز به وجود آمد. به دنبال آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب، موضوعاتی چون آزادی، قانون‌مندی، وطن‌دوستی و ملی‌گرایی، توجه به آموزش اجباری جامعه و مشکلات زنان و برابری زن و مرد و حذف خرافات دینی مورد توجه شاعران قرار گرفت. 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران سپس از شاعران برجسته عصر مشروطه و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی یاد کرد و افزود: ادیب‌الممالک فراهانی در شمار نخستین شاعرانی بود که موضوع آزادی را در سروده‌های خود مطرح کرد. علاوه بر او، اوج استبداد ستیزی و آزادی‌طلبی در این دوران را در سروده‌های شاعرانی چون عارف قزوینی، سید اشرف‌الدین نسیم گیلانی، علی‌اکبر دهخدا، ملک‌الشعرای بهار، میرزاده عشقی، ابوالقاسم لاهوتی و فرخی یزدی می‌توان دید. 

دکتر نادره جلالی نیز با عنوان «نقش زنان در انقلاب مشروطیت» سخن گفت. وی با نگاه جامعه‌شناسی تاریخی، به‌طور اختصار به بیان وضعیت زنان در عصر قاجار و نقد ساختار اجتماعی و سیاسی حاکم در آن عصر پرداخت. وی در ادامه به بررسی نقش زنان در انقلاب مشروطیت و فرآیند جامعه‌پذیری زنان ایرانی را در زمینه علم‌آموزی، دخالت در مشارکت‌های اجتماعی و اثرگذاری‌های مدیریتی آنان را به لحاظ تغییراتی که مشروطه در زندگی آنان در نظام سنتی و رو به مدرن ایران ایجاد کرد، پرداخت.

جلالی با ذکر مصادیقی از برخی از کنش‌گران زن در این دوره تاریخی چون تاج‌السلطنه، بی‌بی خانم استرابادی، مزین‌السلطنه، شهناز آزاد و صدیقه دولت‌آبادی و با توجه به نقش‌های اجتماعی آنان گفت: زنان تحت تاثیر مشارکت‌های اجتماعی، با تاسیس مدرسه، روزنامه و انجمن‌های زنانه علی‌رغم تمام مخالفت‌ها به مقاومت اجتماعی پرداخته و فرآیندی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی خود رقم زدند به‌طوری که بعدها در مراحل بعدی توانستند در زمینه های گوناگون در عرصه اجتماع حضور یابند و به مراتب بالای تحصیلی، شغلی و جایگاه اجتماعی دست یابند.

وی در پایان افزود: هر چند نباید فراموش کرد این نقش‌های متنوع، در قدم‌های آغازین انقلاب مشروطیت با توجه به ذهنیت مردسالارانه حاکم بر جامعه آن روز به راحتی در اختیار زنان قرار نگرفت و آنها علی‌رغم تمام تلاش‌ها، پشتیبانی‌ها و حمایت از مردان در مخالفت با نظام استبدادی و حمایت از جنبش مشروطه‌خواهی، در مجلس اول شورای ملی از حق رأی محروم ماندند و سالها طول کشید تا توانستند به این حق دست یابند.

دکتر رامین یلفانی دیگر سخنران این نشست، درباره «مساله نیابت سلطنت در انقلاب مشروطیت» گفت: با توجه به آنکه احمد شاه قاجار هنوز به سن قانونی نرسیده بود، مجلس دوم شورای ملی دو نفر را به منصب نیابت سلطنت برگزید که از هر حیث با هم تفاوت داشتند. نخست علیرضاخان عضدالملک، که فردی کم سواد، عامی و خرافاتی و نمونه درباری کهن بود که در اوایل نهضت مشروطه‌خواهی هم با علما موافق و هم مخالف روابط دوستانه خود را حفظ کرد و یکسال و اندی در آن سمت باقی ماند. دیگری ابوالقاسم‌خان قراگوزلو ملقب به ناصرالملک که تحصیلکرده دانشگاه آکسفورد بود و درباری مدرن و با سیره و روش اروپایی ولی به شدت ناامید نسبت به آینده ایران.

نایب‌السلطنه‌ای که بیشتر ایام را در اروپا به سر می‌برد و تاب و تحمل بحران‌های داخلی ایران را نداشت و تفکر سیاسی‌اش تحت تاثیر وضعیت سیاسی در کشورهای انگلیس و فرانسه بود و تنها راه حل مدیریت کشور در حال فرواشی ایران آن روز را سبک پارلمانتاریزم اروپایی می‌دید که دولت بایستی برآمده از فراکسیون‌های مجلس باشند. 
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه درباره اهمیت انتخاب این نایب‌السلطنه‌ها افزود: انتخاب عضدالملک، کاری محافظه‌کارانه در زمان خود و از خصایص استبدادزدگی در جامعه ایران بود که همچنان رجال دوران استبداد در رأس امور قرار داشتند. ناصرالملک نیز در دوران چهار ساله نیابت سلطنت خود، کاری برای ایران انجام نداد. رقابت سخت انگلیس و روسیه در ایران و تحت فشار قرار گرفتن دولت مشروطه و آغاز جنگ جهانی اول و تبعات آن برای ایران نیز سبب شد تا ناصرالملک ادامه نیابت سلطنت خود را محال تصور کند و احمد شاه را با توجه به رسیدن به سن قانونی، برای تاجگذاری آماده کند.

یلفانی در پایان نتیجه گرفت که انتخاب‌های مشروطه‌خواهان برای نیابت سلطنت، انتخاب‌های ایده‌آلی نبود، زیرا قرن‌ها استبداد در جامعه ایران حاکم بود و این امر باعت استبدادزده‌گی تمامی نهادها و حتی افکار عمومی شد تا آنجا که نمایندگان جامعه استبدادزده ایران، حتی بعد از به دست گرفتن قدرت، بار دیگر بسیاری از رجال دوران استبداد را به دست خود بر سرکار آوردند. از این‌رو قاعدتا نمی‌توان تحولات مثبت سیاسی و اجتماعی را از آنها انتظار داشت.

دکتر محمد محمود هاشمی دیگر سخنران این نشست با موضوع «سلطنت مشروطه آخرین راهبرد کلان برای ایجاد دولت مدرن و قوی در ایران دوره قاجار» سخن گفت. وی اظهار کرد: برخی با نادیده گرفتن حقایق مهمی از تاریخ ایران دوره قاجار سهوا یا عمدا به اشتباه ایده سلطنت مشروطه را امری خلق‌الساعه می‌دانند که سفارت بریتانیا در پی بروز اعتراض‌های عمومی گروهی از جامعه شهری در میان معترضین مطرح کرد. 

وی در ادامه با اشاره به ناکارآمدی الگوی حکمرانی سنتی در مقایسه با با دولت‌های مدرن و انجام اصلاحات گفت: گروهی از نخبگان سیاسی حکومتگر ایران مانند عباس میرزا نایب السلطنه، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر از ابتدای این مواجهه به ضعف‌های ایران پی بردند و در پی انجام اصلاحات در ایران برآمدند. البته به شکلی که سلطنت مستقله قاجاری حفظ شود. 

هاشمی شکست ایران از بریتانیا و از دست رفتن هرات را پایان کارآمدی الگوی حکمرانی سنتی برشمرد و در ادامه افزود: از این زمان، بحث لزوم وجود قانون برای اداره مملکت مطرح شد و افرادی چون میرزا ملکم‌خان، ابوطالب بهبهانی، مجدالملک سینکی رساله‌هایی در این باره نوشتند.

پژوهشگر تاریخ معاصر ایران گفت: اما تلاش حکومتگران قاجاری برای ایجاد دولتی قوی مبتنی بر قانون با ناکامی مواجه شد، زیرا با منافع سلطنت مستقله و کارگزاران حکومتی تعارض داشت. از سوی دیگر جامعه تجار و اصناف ایران نیز به واسطه بی‌قانونی و تبعیض در فعالیت‌های اقتصادی خود به‌صورت عملی دریافته بودند که برای اداره مملکت نیازمند وجود قانون هستند. این در حالی بود که افرادی چون مستشارالدوله بحث سلطنت مشروطه و اداره جامعه بر اساس قانون برآمده از اراده ملت را مطرح کرده بودند. همچنین بحث لزوم وجود قانون و قانونگذاریِ نمایندگان مردم در میان اقشار باسواد شهری و بازاریان در شهرهایی چون تهران، تبریز و رشت مطرح بود و این آخرین تلاش برای ایجاد دولت قوی با حفظ سلطنت سلسله ی قاجاریه در ایران بود.

هاشمی در پایان سخنانش گفت: باید توجه داشت که ناکامی مشروطه‌خواهان در ایجاد دولت قوی که ناشی از مخالفت‌های خارجی و وجود موانع اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ پدرسالار ایران بود مانع از این نمی‌شود که ما وجود زمینه‌های قانون‌خواهی در شهرهای ایران را مقارن با ظهور جنبش مشروطیت در ایران نادیده بگیریم.

مجید تفرشی نیز به طبقه‌بندی و بررسی اسناد مربوط به  مشروطیت پرداخت. وی به طور کلی بر این باور بود که دولت بریتانیا در جریان مشروطه هموار به دنبال منافع خود بود. در این جریان گاه حوادث به سود ایران و گاه به ضرر ایران تمام می‌شد. به نظر تفرشی دولت بریتانیا هیچ‌گاه برای ایجاد موج‌های سیاسی و کسب منافع از خود هزینه نمی کرد بلکه منتظر می ماند تا موجی خود ایجاد شود و سپس بر آن موج سوار می شدند. 

 

منبع:خبرگزاری کتاب ایران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۱ ، ۱۷:۰۱
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۱ ، ۱۱:۳۱
علی رضاپور

آیین بزرگداشت محمود جعفری‌دهقی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد

ایرانشناسی با نام جعفری‌دهقی گره خورده است/ استادی که سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی سرزمین ایران داشته است

ژاله آموزگار گفت: جعفری‌دهقی یکی از کسانی است که کمر خدمت بسته تا سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی دامنه‌دار این سرزمین داشته باشد. «دادِستان دینی» رساله ارزشمند وی است، کاری مشکل و پرزحمت که ایشان با استادی این پژوهش را به پایان رسانده است. ابوالقاسم اسماعیل‌پور نیز گفت: جعفری‌دهقی قدم‌های استواری در راه احیای ایرانشناسی برداشت و ایرانشناسی با نام نیکش گره خورده که فراموش ناشدنی است.

ایرانشناسی با نام جعفری‌دهقی گره خورده است/ استادی که سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی سرزمین ایران داشته است

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین بزرگداشت محمود جعفری‌دهقی همراه با رونمایی از کتاب «دادِستان دینی» (جشن نامه دکتر محمود جعفری دهقی) چهارشنبه 25 خرداد در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. مصطفی گرجی، ژاله آموزگار، نصرالله پورجوادی، زهره زرشناس، محمدرضا سحاب، ابوالقاسم اسماعیل‌پور، جان اله کریمی مطهر، سیدسعید فیروزآبادی، علی شهیدی، امین شایسته دوست از سخنرانان این مراسم بودند.

محمدعلی عزت‌زاده که اجرای این مراسم را به عهده داشت، در ابتدای این نکوداشت گفت: همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل/ چون که ایران دل زمین باشد/ دل زتن به بود یقین باشد. ایرانشناسی همان اندازه دیرینه است که ایران کهن. از سپیده‌دم تاریخ حکیمان و دانشوران از ایران گفته و نوشته و ایرانی و انیرانی در دام عشق ایران افتاده‌اند. از افلاطون، فلوطین، گزنفون، کتزیاس، فردوسی، ابن‌سینا، بیرونی، سهروردی و نظامی، از گوته، کوربن تا بهار، پیرنیا، پورداوود، نفیسی، معین، خانلری، زریاب و اسلامی ندوشن.

افزون بر مطالعات و پژوهش‌های پیوسته و دیرینه در حوزه‌هایی چون حکمت، ادیان، عرفان، ادبیات، زبانشناسی، باستان‌شناسی، تاریخ، جغرافیا، مردم‌شناسی، هنر، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی هنر و معماری سال‌هاست در کشورهای پیشتاز عرصه علم و فرهنگ عنوان ایرانشناسی به مجموعه مطالعاتی و پژوهشی و گروه‌های علمی دانشگاهی و پژوهشی مستقل هویت بخشیده و مطالعات و آثار پراکنده را زیر چتر این نام زیبا گرد هم آورده است. در ایران اما نهاد ایرانشناسی نهادی جوان است و نیازمند تیمار همه ما ایرانیان. ایرانشناسی میراثی گران است. بر ما ایرانیان است که بکوشیم زمینه‌ساز ارتقای جایگاه آن در جهان باشیم. زنده‌یاد استاد ابراهیم پورداوود پس از سال‌ها غم ایران خوردن پای در عرصه فرهنگ نهاد و انجمن ایرانشناسی را بنیاد نهاد که هم نخستین سازمان مردم نهاد ایران بود و هم نخستین انجمن علمی تاریخ ایران.

امروز خانه اندیشمندان علوم انسانی بر خود می‌بالد

مصطفی گرجی، مدیر خانه ادبیات خانه اندیشمندان علوم انسانی، در ابتدای این آیین بزرگداشت گزارشی از وضعیت برگزاری این آیین‌های بزرگداشت در خانه اندیشمندان ارایه کرد و گفت: زیستن و بودن و همگام شدن با فرهیختگان، فرزانگان و منادیان تاریخ و قدردانی و قدرشناسی و خدمات آنها به ایران فرهنگی به عنوان یکی از رسالت‌های هر ایرانی شفیق امری مبرهن، واجب و شایسته عنایت بیشتر است.

وی افزود: خانه اندیشمندان مفتخر است حداقل یک دهه جد و جهد و برگزاری برنامه‌های مناسبتی و نشست‌های علمی و تخصصی، اعم از همایش‌های ملی و فرهنگی و نقد کتاب و رونمایی از آثار فاخر در گستره‌های دیگر نیز قدم بردارد. در عصر کرونا نیز با توجه به عرصه جدید درس‌گفتارهایی در باب عرفان و مقتضیات شرایط جدید برکشید و نمو بیشتری یافت.

گرجی بیان کرد: در کنار این دسته از کارکردهای مهم، خانه بر خود دید که در حیطه‌ای گام نهد که رنگ و بوی عاطفی از نوع قدرشناسی و حق‌شناسی داشته باشد و آن بر صدر دیدن و نشاندن نخبگان و اندیشمندان مساله‌مند، وقاد و عمیق‌النظر در حوزه علوم انسانی در خانه خودشان یعنی خانه اندیشمندان علوم انسانی بود.  حداقل 82 جلسه نکوداشت به بار نشست و امروز خانه بر خود می‌بالد که با همان رسالت و هدف مراسم یادکرد استاد دیگری را بازنمایی و تصویر کند که در کنار پاسداشت زحمات این اندیشمندان خردورز بزرگداشت دانش و معارف علوم انسانی نیز باشد.

وی افزود: خانه مفتخر است میزبان بزرگی و نیکویی استادی باشد که رنگ و بوی قدم و قلمشان عشق به ایران زمین و تاریخ و هویت و زبان‌های ایرانی است. جناب استاد دکتر محمود جعفری دهقی در کنار مجموعه فعالیت‌های زبانی به مساله شعر نیز اهتمام داشته است که سخنوران محفل در معرفی استاد به آن خواهند پرداخت.

 شناسایی گنجینه‌هایی که هنوز بر بسیاری کسان ناشناخته است

در ادامه این مراسم نکوداشت ژاله آموزگار گفت: امروز مراسم بزرگداشت دوست عزیز ما محمود جعفری دهقی است، یکی از راهیان راه فرهنگ غنی گذشته ما. او یکی از کسانی است که کمر خدمت بسته است تا سهم بسزایی در معرفی آثار فرهنگی دامنه‌دار این سرزمین داشته باشد.

این اسطوره‌شناس افزود: فرهنگی که از کهن‌ترین دوران و از آغاز تمدن بشری پابه پای دیگر فرهنگ‌های تاثیرگذار جهان بالیده است. هم در دیگر فرهنگ‌ها نفوذ کرده است و هم از آنها تاثیر پذیرفته و در این داد و ستدهای فرهنگی همیشه حضوری پررنگ داشته است. کوشش‌های جعفری دهقی و هم قلمان او و سعی ما و همکاران پرتلاش ما در راستای شناسایی درست گنجینه‌هایی است که با وجود مساعی انجام شده هنوز هم بر بسیاری کسان ناشناخته است.

وی بیان کرد: هنوز هم دوستان کم‌لطفی هستند که گاه از روی عمد و گاه از روی سهو بر روی چنین گنجینه‌های زبانی و فرهنگی چشم برمی‌بندند و هنوز هستند کسانی که آغاز شعر فارسی را با گردکانی که بر گنبدی می‌غلطند و یا آهوی کوهی که در دشت می‌دود، گره می‌زنند و شاید برخی منظورشان شعر عروضی باشد ولی آنها هم غافل از وزن‌های هجایی و ضرباهنگ‌های سروده‌های شیرین پیشین ما هستند. فراموش نمی‌کنم عبارت ‌طنز‌آمیز یکی از استادان عزیز درگذشته‌ام را که در زمینه ادبیات فارسی بسیار از او آموختم که به طنز می‌گفت؛ این سیصد چهارصد واژه مگر چند متخصص می‌خواهد؟ آیا واقعا سیصد چهارصد واژه است؟ آیا ادبیات پربار و بی‌همتای فارسی ما بدون‌پشتوانه چنین افتخارآمیز در صحنه تفکر جهانی درخشیده است؟

آموزگار در ادامه گفت: رودکی ناگهان و بدون زمینه‌های ادبی پیشین با این لطافت بوی جوی مولیان را به مشام ما رسانده است؟ شاید هنوز هم نپذیرفته‌ایم که جوانه‌ فلسفه اشراقمان را باید در صفحات دینکرت سوم جستجو کنیم، دوستان حاضر در جلسه بهتر از من می‌دانند که امیدوارم تکرار مکررات را بر من ببخشایند گرچه تکرار این مکررات خود قند مکرر است. می‌دانیم که آثار نگارشی و ادبی ما به طور قراردادی در سه دوره بررسی می‌شود؛ دوره باستان، دوره میانه و دوره جدید ادبیات فارسی که خود تقسیماتی دارند و همین‌طور که می‌دانید کتاب‌های اوستا که بر تارک آنها سرودهای گاهانی می‌درخشند و سنگ نبشته‌های پر محتوای دوره هخامنشی در این بخش قرار می‌گیرد و اضافه کنم که از دیدگاه من چند نمونه از این کتیبه‌ها نوعی اثر تاریخی و ادبی به شمار می‌آید، چون با مقدمه‌ای معقول آغاز می‌شوند، رخدادهای تاریخی با روشنی بیان می‌شود و در لابلای سطرهای آن عبارت‌های اندرزگونه‌ای گنجانده شده است و غالبا با یک نتیجه‌گیری معقول پایان می‌یابد.

وی افزود: آثار دوره میانه که بیشتر پدیده‌های فرهنگی دوره ساسانی را شامل می‌شوند، فهرستی بلندبالا دارند با تنوعی بیشتر که خوشبختانه اخیرا با کتاب‌های مستقلی که درباره این موضوع به چاپ رسیده است، بهتر با آن آشنا هستیم. کتیبه‌های این دوره هم همچون سلف ارزنده‌شان تصویری روشن و همزمان از مسایل تاریخی و جغرافیایی و اجتماعی آن دوران در اختیار ما می‌گذارند. آثار نگارشی این بخش در گذار از دوران ساسانی به دوران اولیه اسلامی با تغییر و تحولاتی به رشته تحریر درمی‌آیند، موبدان که تدوین‌کنندگان این آثارند بیشتر سعی در انتقال آثار دینی دارند و آثار بزمی و رزمی و خداینامه‌ای کمتر مورد توجه آنها قرار می‌گیرد و جای پای این آثار خنیاگرانه را در شاهکارهای شاعران بزم‌سرای ما می‌توان دید.

 

آموزگار گفت: دریغم می‌آید که نگویم بسیاری از آثار برجسته آن دوران به دست فراموشی سپرده شده است. همچون آیین‌نامه‌ها، گاهنامه‌ها و بخش‌هایی از خداینامه‌ها و خوشبختانه این آثار ادبی همانطور که خود واقف هستید به نحوی دیگر در آثار ادبیات فارسی ما منعکس شده است و به یاد ایرانیان دانشمند و جان برکفی همچون ابن‌مقفع نیز باشیم که سعی کردند با ترجمه‌های این آثار به زبان عربی آنها را از زوال همیشگی رهایی بخشند. در این مورد بحث و بررسی بیشتری هست که به جستجوی آثاری بپردازیم که تطاول زمان آنها را در زمره فراموش‌شدگان قرار داده است. تاسف به جای خود ولی بکوشیم بازمانده‌ها را دریابیم که با وجود این یورش‌ها هنوز زنده‌اند و از تنوع برخوردارند و قابل طبقه‌بندی. ترجمه و تفسیرهای اوستا به زبان پهلوی، متونی که ارزنده و درخشان هستند و بر پایه زندهای اوستا نوشته شده‌اند همچون دینکرت و...، متون فلسفی و کلامی و کتاب‌هایی در مورد کشف و شهود و مباحث طولانی اندرزنامه.

وی افزود: یکی از آثار قابل توجه این مجموعه کتاب‌ «دادِستان دینی» است که منوچهر یکی از موبدان سنتی و بنیادگرا آن را با نثری متکلف بر پایه آموزه‌های اوستایی و در پاسخ به پرسش‌‌های مفصل پیروانش به رشته تحریر درآورده است. تحقیق و بررسی بخش‌های این اثر موضوع رساله ارزشمند دکتر محمود جعفری دهقی است، کاری مشکل و پرزحمت که ایشان با استادی این پژوهش را به پایان رسانده است. این اثر تحقیقی برجسته در سری استودیو ایرانیکا در فرانسه به چاپ رسیده است و این نام با ظرافت و هوشمندی تمام برای جشن‌نامه ایشان انتخاب شده است که امروز رونمایی می‌شود.

آموزگار بیان کرد: اضافه کنم که بیشتر آثار این دوره با تلاش استادان و پژوهشگران رشته ما به فارسی برگردانده شده است. هرگز ادعا نمی‌شود که همه آثار شاهکارهای بی‌‌بدیل هستند. برخی محکم و مستدل و برخی ضعیف و بی‌منطق. در راستای انتقادها به گذشته ایران بودند کسانی که مغرضانه این آثار را به سخره گرفته‌اند و در مقابل بودند بسیار کسانی که بدان‌ها خوش پرداخته‌اند و برجسته‌ها را برجسته‌تر کرده‌اند.

وی افزود: ما دانسته یا نادانسته و گاهی با بی‌مبالاتی بر ستم ناکرده پیشینیان اشاره می‌کنیم و بارگاه‌های دادمان را آب می‌بندیم و در برابر تخریب آنها خاموش می‌مانیم. تلخی‌ها را فراموش کنید و خوشحال باشیم که در برابر اینها کسانی مانند جعفری دهقی را داریم که امروز همه با هم تلاش‌های ایشان را می‌ستاییم. آرزو کنیم که این راه همچنان راهیان پرتلاشی داشته باشد.

قطعه‌ای از بندهش را به جعفری دهقی تقدیم می‌کنم

نصراله پورجوادی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و بنیانگذار مرکز نشر دانشگاهی در پیامی که به این آیین نکوداشت فرستاد، گفت: آشنایی من با جعفری دهقی برمی‌گردد به نشستی در میبد که یکی از سخنرانان جعفری دهقی بود و دیگری من، موضوع سخنرانی این نشست عهد الست و میثاقی بود که به عقیده ایرانشهری میان نور و ظلمت و خداوند بسته شد. صحبتی با هم داشتیم و قرار شد در جلساتی دینکرد را بخوانیم؛ ادامه سخنرانی خودم که موجب آشنایی ما شد را اینجا بیان می‌کنم

آنچه که امروز می‌خواهم بگویم، عهدی است که در بندهش آمده است. یکی از دین‌شناسان در مورد فطرت پرسیده بود، بر اساس قرآن ذریات بنی‌آدم با پروردگار در ازل عهد می‌بندند و این عهد در فطرت و سرشت انسان است. این موضوع خیلی قابل تامل است. این مساله فطرت در دین مزدیسنا آمده و در بحث آفرینش و بخصوص در بندهش به آن اشاره شده است. البته در عهد الست قرآن ذریات بنی آدم صحنه‌ای خلق کرده‌اند و توصیفی است از یک مساله متافیزیکی و قبل از آفرینش آدم است. بعد تفسیر کرده‌اند که منظور از ذریات روان‌های آدمی هستند، همین مساله فطری را ما در بندهش می‌بینیم. این را از ترجمه مهرداد بهار می‌خوانم؛ «در آغاز آفرینش یعنی در ازل و قبل از آفرینش زمان و مکان، چون هرمزد 6 امشاسپند را در عالم مینو خلق کرد و خود نیز هفتمین اینها بود، در حالی که این هفتمین یک آفریده دیگر است و  از ایشان پرسید آفریدگار شما کیست؟ نحوه دیگری است از الست و بربکم. از ایشان یکی هم پاسخ نکرد.

 

 

 

 

پس اردیبهشت گفت: ما را تو آفریدی. اردیبهشت در اینجا اردَ وهیشته، راستی برترین  یا پروردگار. اردیبهشت پاسخ می‌دهد؛ ما را تو آفریدی و تو پروردگار ما هستی. ما خستو می‌شویم که تو پروردگار ما هستی به تعبیر فردوسی. در کجا؟ قبل از خلقت زمان و مکان همچین عهد و میثاقی بسته شده است با پروردگار. اینها را تقدیم می‌کنم به دکتر محمود جعفری دهقی و امیدوارم در آینده موفق‌تر از پیش باشند.

جعفری دهقی می‌تواند الگویی برای جوانان این مرزو بوم باشد

زهره زرشناس، نایب رییس انجمن ایرانشناسی و استاد دانشگاه تهران نیز پیامی را به این آیین نکوداشت فرستاد؛ در اینجا گرد هم آمده‌ایم تا خدمات علمی استادی را گرامی بداریم که عمر گرانمایه را وقف علم کرده و دانشجویان بسیاری پرورده و خدمات موثر سودمندی در نهادهای پژوهشی کشور انجام داده است.

وی افزود: در فرهنگ کهن ما دانش انسان همپای رستگاری اوست. در اندرزنامه‌ای به زبان سغدی آمده است «از دیندار دانا راه رستگاری نیک را بشنو که خود داد یا قانون راست و بخشایش را به همراه دارد و تو به واسطه او راه رستگاری را ‌یابی» دوست و همکار عزیز من جعفری دهقی رییس و موسس انجمن زبانشناسی دانشگاه تهران فرهیخته‌ای است که زندگی خود را در خدمت فرهنگ و زبان‌های ایران باستان گذرانده و آثار فراوانی تالیف کرده است. استاد جعفری دانشجویان بسیاری پرورده و راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌های بسیاری را نیز برعهده داشته است. در سازمان‌ها و نهادهای علمی معتبری همچون  دایره‌المعارف اسلامی هدایت پروژه‌های پژوهشی را به عهده داشته است و با همت ایشان انجمن ایرانشناسی بار دیگر احیا شده است.

زرشناس بیان کرد: افزون بر این فعالیت‌های چشمگیر سخنرانی و مقاله ارایه کرده و حضور فعالی در مجامع علمی داشته است. وجود استادانی همچون جعفری دهقی می‌تواند الگویی برای جوانان این مرزو بوم باشد. افزون بر این فعالیت‌ها ایشان شاعری نکته‌سنج  با طبعی لطیف است و برای ایشان شادکامی و دیرزیوی آرزومندم.

از همه علاقه‌مندان می‌خواهم که به انجمن ایرانشناسی بپیوندند

در ادامه این آیین نکوداشت مهندس محمدرضا سحاب، نقشه‌نگار، کارتوگراف و پژوهشگر ایرانی گفت: احیاء انجمن ایرانشنانسی توسط جعفری دهقی کاری بزرگ بود که از همه علاقه‌مندان حاضر می‌خواهم که به این انجمن بپیوندند تا در این زمینه تلاش کنیم و فرهنگ کشور خود را به جهان معرفی کنیم.

سحاب در ادامه بیان کرد: به عقیده من و همکارانم کمک به این موسسه ایرانشناسی، ایرانشناسان و مراکز ایرانشناسی جهان را دریابیم و از آنها حمایت کنیم که قطعا نتایج پرباری به دست خواهد آمد. در سرلوحه انجمن ایرانشناسی باید با موسسات ایرانشناسی در تمام دنیا ارتباط برقرار کنیم، به آنها اطلاعات بدهیم و اطلاعات بگیریم.

نام ایرانشناسی با نام نیک جعفری دهقی گره خورده است    

در ادامه این آیین نکوداشت ابوالقاسم اسماعیل‌پور با بیان اینکه می‌خواستم از خدمات علمی جعفری دهقی سخن بگویم ولی روی سخنم را به ادامه جواهر کلام استاد آموزگار اختصاص می‌دهم؛ از نظر من ادبیات فارسی هر چند خود درخت تنومندی است شکوهمند و عرصه‌های جهانی را پیموده است ولی ما باید از ادبیات ایرانی سخن بگوییم، اگر گاهان اشوزرتشت را ملاک قرار دهیم که شاخ و برگ‌های درخشانی در ادب این سرزمین دوانده است و بی‌نظیر و کم نظیر است.

 

وی افزود: از آن هم می‌توان پیشتر رفت، شاخه‌های تنومند ادبیات فارسی به آن اضافه شده است اما نباید غافل شویم که ریشه‌های ادبیات سترگ ادبیات ایرانی به ادبیات ایرانی و هند هم برمی‌گردد و یک دوره 4 هزارساله را باید و من هیچ وقت سعی نکردم به دو نیم کنم و بگویم پیش از اسلام و بعد از اسلام.

 

اسماعیل‌پور در ادامه با بیان اینکه می‌خواهم بگویم دوست دانشمند که از نیک‌اقبالی‌های ایشان همین کافی است که در ستایش او سخن سر دهیم، گفت: دوستی من با ایشان به سال‌های بسیار دور برمی‌گردد. نمی‌خواهم خدمات ایشان را برشمارم اما یک نکته ویژه در مورد شخصیت دکتر باید بگویم و آن هم عشق او به ایرانشناسی است که این باعث شده است تا نام دکتر محمود جعفری دهقی با ایرانشناسی گره خورده است.

وی افزود: ایشان قدم‌های استواری در راه احیای ایرانشناسی برداشتند و تا آنجایی که در توان من هست همراه ایشان هستم. شروع انجمن ایرانشناسی به قرن 19 و به پورداوود برمی‌گردد، بعد از آن بنیاد ایرانشناسی با دکتر حبیبی گره خورد و از 5 یا 6 سال قبل که با نام نیک دکتر محمود جعفری دهقی گره خورده است که فراموش ناشدنی است. من نتوانستم چون او فعال باشم. ایشان حتی در این دو سال شیوع کووید 19 نیز این شمع را روشن نگه داشته‌اند.

اسماعیل‌پور در ادامه گفت: در واقع سه نسل روشنگر این راه بودند، نسل اول زنده‌یادان و استادانی همچون پورداوود، بهار، معین و... نسل دوم استاد تفضلی، مرحوم دکتر ابوالقاسمی، بدرالزمان قریب و استاد ژاله آموزگار و نسل سوم شامل راشد محصل، دکتر زهره زرشناس و استادان دیگر و واپسین استاد دکتر محمود جعفری دهقی که برای ایشان توفیق روزافزون آرزومندم.

فقط برای کلاس‌های شاهنامه جا دارد که ایشان را استاد به نامی بنامیم

در ادامه دکتر جان‌اله کریمی مطهر، رییس گروه زبان‌های خارجی دانشگاه تهران در ادامه گفت: جعفری دهقی استاد و محققی است که کارهای مختلفی در حوزه‌های ایرانشناسی دارند که می‌توانند منبع خوبی برای دانشجویان باشد.

وی افزود: بسیار از تحلیل و تفسیر جلسات شاهنامه ایشان که بسیار جالب بود، بهره‌مند شدم. توضیح و تفسیر با نگاه زبان‌شناسانه بسیار نو و با ارزش که گاهی فکر می‌کردم که اگر آقای جعفری هیچ کار دیگری انجام ندهند و فقط همین کلاس‌های شاهنامه را داشته باشند، جا دارد که ایشان را استاد به نامی بنامیم. در این کلاس‌ها همچنین اشعاری از شاعران معاصر خوانده می‌شد که ایشان علاوه بر کلاسیک به معاصر هم احاطه داشتند. البته که کارهایشان تفننی نبود و خروجی بسیار خوبی داشت.

کریمی مطهر در ادامه بیان کرد: ما افتخار این را داریم که در دو دوره در انجمن ایرانشناسی کار کنیم ولی علاقه دوستان خصوصا جعفری دهقی به موضوع ایرانشناسی باعث شد که دلسرد نشوند و ما نشست‌های خوبی در مورد ایرانشناسی انجمن ایرانی زبان و ادبیات روس داشتیم.

وی افزود: وقتی تولستوی خالق جنگ و صلح بیمار می‌شود؛ آنتوان چخوف می‌گوید، تا زمانی که تولستوی هست ما هم می‌توانیم با سر بالا بگوییم که ما هم ادیبیم، چون ایشان به جای همه ما کار می‌کند و کم کاری ما به چشم نمی‌آید حال ما هم تا زمانی که آقای جعفری را در کنار خودمان داریم می‌توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم ما هم عضو هیات مدیره هستیم.   

آنچه که آدمی را مسحور می‌کند سادگی و شیرینی زبان شعر اوست

در ادامه این آیین نکوداشت سید سعید فیروزآبادی، نویسنده، محقق و مترجم ایرانی گفت:‌‌‌‌‌ در این سال‌ها اگر تلاش‌هایجعفری دهقی نبود ما تداوم بنیاد ایرانشناسی را نمی‌توانستیم داشته باشیم. جعفری همت بالایی در سرودن شعر دارند و آنچه که آدمی را مسحور می‌کند سادگی و شیرینی زبان شعر اوست. عشق زبان ایشان است و نیک می‌دانم که آموزش و پژوهش جز با عشق ممکن نیست.

در ادامه دکتر علی شهیدی استادیار دانشگاه تهران شرح مفصلی از روند زندگی دکتر محمود جعفری دهقی از کودکی تا بزرگسالی ارایه کرد.

ما استاد را با صفت ورجاوند می‌شناختیم

امین شایسته‌دوست، دانشجوی دکتری مشترک دانشگاه تهران و دانشگاه ساپیتزای روم که نقشی مهم در برگزاری این بزرگداشت داشت، نیز در ادامه این مراسم گفت: همه ما یک دغدغه داریم و آن هم شناخت ایران عزیز است. نمی‌شود وجب به وجب خاک این سرزمین را دید و در مقابل آن سرتعظیم فرود نیاورد.

وی با بیان اینکه ایرانشناسان بیشترین سهم را در این شناخت دارند، افزود: گرامیداشت استاد بر من یک فرض بود که از خود ایشان آموخته بودم. ما ایشان را در دانشگاه با صفت ورجاوند می‌شناختیم، ایشان ورجاوند یعنی صاحب معجزه بودند از آن نظر که با سفرهای بسیاری که به جای جای دنیا داشتند، شگفت‌زده بودیم که چگونه توان انجام همه کارها را با هم دارند.

وی افزود: در مدتی که در کنار ایشان حضور داشتم، دانشجویان بسیاری به ایشان مراجعه می‌کردند و ایشان با صبوری زیاد به همه پرسش‌ها پاسخ می‌گفتند و من هیچگاه سخن سردی از ایشان نشنیدم. دامنه مهرورزی ایشان بسیار وسیع بود و شنونده بسیار خوبی بودند. همه این صفات سبب شد تا در هنگام گردآوری جشن‌نامه استاد تمام اساتید از سراسر دنیا که ایشان را می‌شناختند، مشتاقانه در مسیر گردآوری ما را یاری نمایند.

از تمام حاضران سپاسگزارم

در پایان مراسم جعفری دهقی گفت: به نام آنکه جان را فکرت آموخت. باید سپاسگزاری کنم از برگزارکنندگان این برنامه و از استادان و دانشجویانی که تا دیروقت در اینجا حضور داشتند.

وی افزود: این لطف و مهربانی مرا به یاد حکایت خلیفه و اعرابی مولانا می‌اندازد که اعرابی کوزه‌ای آب برای خلیفه هدیه آورد و خلیفه فرمان داد که با روی باز از او بپذیرند ولی در زمان بازگشت او را از کنار دجله عبور دهند تا فراوانی آب را در آنجا ببیند. اعرابی دید و خجل شد، حال حکایت من است.

 

منبع:https://www.ibna.ir/fa/gozaresh_poosheshi/322921/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D9%82%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B3%D8%B2%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۰۱ ، ۰۹:۱۳
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۵۱
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۱:۰۷
علی رضاپور

به گزارش ایرنا - پژوهشگران حوزه زبان و ادبیات، در نشست «سعدی در آینه ایرانشناسی»، حکمت و شعر سعدی را بر ادبیات کلاسیک اروپا، بسیار اثرگذار دانستند.

سیدسعید فیروزآبادی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مترجم زبان و ادبیات آلمانی، در این نشست با اشاره به اینکه اولین ترجمه‌های آثار سعدی به زبان‌های اروپایی در قرن هفدهم انجام شد، گفت: نخستین گام، ترجمه‌ای نه چندان قوی از بخشی از گلستان بود که اولین ترجمه آلمانی هم از روی آن صورت گرفت.

وی افزود: در دهه‌های بعد نیز گلستان چند بار، از جمله توسط آدام اولئاریوس، به زبان آلمانی ترجمه شد. اولئاریوس که در سده هفدهم و در عصر صفوی می‌زیست، همراه با هیاتی با هدف بررسی راه‌های تجارت با ایران و نیز تحقیق درباره نفوذ ترکان عثمانی به ایران آمده بود. ترجمه اولئاریوس این ویژگی‌ را داشت که هم ساده و قابل فهم برای مردم عادی بود و هم ترکیبی از نظم و نثر را در خود داشت.

فیروزآبادی درباره دلیل محبوبیت گلستان در اروپا و جهان آلمانی زبان نیز گفت: در آن دوره، شاهد جنگ‌های 30 ساله در اروپا بودیم که عصری از فلاکت را برای اروپاییان رقم زده بود. در چنین دوره‌ای مفاهیم اخلاقی گلستان، برای مردم اروپا جذاب و ارزشمند بود. مثلا این سخن از سعدی که «هر چه نپاید، دلبستگی را نشاید» به شعار عصر باروک تبدیل شد. همچنین اگرچه اومانیسم اروپایی، تفاوت زیادی با بشردوستی سعدی دارد، اما اروپاییان به دلیل مشابهت مفاهیم، به آثار سعدی نیز علاقمند شدند.

این استاد دانشگاه، به تاثیر سعدی بر آندریاس گریفیوس، بزرگترین شاعر آلمانی عصر باروک نیز اشاره کرد و گفت: کلیپیوس بارها از صور خیال و حتی از کلام سعدی استفاده کرده است.  

وی گفت: تاثیر سعدی آنقدر ژرف بود که یوزف فون هامر، شرق‌شناس، در کتاب «تاریخ سخنوری ایرانیان»، وی را مشهورترین شاعر ایرانی در اروپا نامیده و گفته است در میان شاعران ایرانی، هیچکس مانند سعدی نکته‌های اخلاقی را مطابق طبع مردم مغرب‌زمین بیان نمی‌کند.

فیروزآبادی تاثیر گوته از سعدی را نیز حاصل مطالعه آثار هامر دانست و گفت: گوته بارها از سعدی «نقل به مضمون» کرده است.

وی با اشاره به عصر رمانتیک، یادآور شد: نگاه به شرق و ترجمه آثار فارسی در دوره رمانتیک، اوج گرفت و در همین دوره، بوستان سعدی نیز به آلمانی ترجمه شد؛ هرچند گلستان همچنان محبوب‌تر بود. در این دوره، ترجمه کارل هاینریش گراف از بوستان سعدی بسیار شاخص شد؛ زیرا او کوشید قالب شعر را نیز رعایت کند و کمابیش، همان حسی را به خواننده آلمانی بدهد که از خواندن متن اصلی به زبان فارسی حاصل می‌شود.

 

فیروزآبادی، سپس به بررسی سایر ترجمه‌های آثار سعدی در قرن‌های 20 و 21 پرداخت.

پوشکین: حکمت سعدی «زرین» و اشعار او «دُرّ» است

جان‌الله کریمی مطهر، استاد ادبیات روس و دیگر سخنران این نشست، گفت: الکساندر پوشکین، شاعر و نویسنده بزرگ روسیه، در اثری با نام «در نسیم دلنواز فواره‌ها»، از سعدی به عنوان شاعری دوراندیش و شهره آفاق یاد کرده است که حکمت زرین دارد و اشعارش دُرّ گرانبهاست و همه را شگفت‌زده می‌کند.

این استاد دانشگاه افزود: پس از کشته شدن گریبایدوف، سفیر روسیه در ایران در سال 1829، هیاتی از ایران به روسیه رفت تا هم جنازه را تحویل مسکو بدهد و هم جلوی جنگ‌های بعدی را بگیرد. شاعری ایرانی به نام فاضل خان گروسی، متخلص به شیدا، نیز این هیات را همراهی می‌کرد. الکساندر پوشکین در دیدار با فاضل خان، شعری را به او تقدیم کرد که با نام «تقدیم به فاضل خان» شناخته می‌شود. محتوای شعر پوشکین خطاب به فاضل خان، این است که اگرچه به کشوری (روسیه) می‌آیید که آب و هوای متفاوتی دارد، اما اینجا حافظ و سعدی، نام‌های آشنایی هستند.

وی گفت: پوشکین حتی رمان خود به نام «یوگنی اونِگین» که به عنوان اصیل‌ترین رمان روسیه از آن یاد می‌شود را نیز با کلامی از سعدی پایان داده است

کریمی مطهر همچنین با اشاره به ایوان بونین، نویسنده و شاعر بزرگ روس که اواخر قرن 19 و نیمه نخست قرن بیستم می‌زیست، گفت: بونین به بسیاری از کشورهای اسلامی سفر کرده است. وی در جایی گفته است در همه سفرهایم، ترجمه قرآن و آثار سعدی را همراه داشتم.

فرانسوی‌ها سعدی را ملک‌الشعرای شاعران پارسی‌گو و ترکی‌گو می‌دانستند

محد زیار، استاد ادبیات فرانسوی نیز در این نشست مجازی، گفت: نخستین اثری که از زبان فارسی به زبان فرانسوی ترجمه شد، منتخبی از گلستان بود که آندره دوریه، دیپلمات فارسی‌دان، عربی‌دان و ترکی‌دان آلمان، آن را پدید آورد.

وی افزود: در فرهنگ شرق‌شناسی که با نام «کتابخانه شرقی» در قرن هفدهم به زبان فرانسوی منتشر شده، از سعدی به عنوان ملک‌الشعرای شاعران پارسی و شاعران ترک یاد شده است.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «لافونتن» بزرگترین حکایت‌نویس فرانسوی نیز یکی از کسانی است که از حکمت سعدی متاثر بود؛ به‌گونه‌ای که دو حکایت از سعدی را نیز بازنویسی کرده و به آن شاخ و برگ داده است.

به گفته زیار، اگرچه فرانسویان در آغاز، سعدی را بیشتر به عنوان یک حکیم می‌شناختند، اما عصر رمانتیک باعث شد وجه ادبی و شاعرانه سعدی نیز در فرانسه بیشتر شناخته شود. به عنوان مثال، ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ فرانسوی، از هر فرصتی برای استمداد از اشعار سعدی استفاده کرده است. وی در کتاب خود با نام شرقیات، از شاعران ایرانی مانند سعدی، حافظ و مولانا بسیار استفاده می‌کند.زیار با اشاره به علاقه فرانسویان به حکمت سعدی، گفت: بزرگترین فیلسوفان فرانسه در قرن هجدهم، مانند ولتر، روسو، دیدرو، مونتسکیو و غیره، متاثر از سعدی بودند.محمد زیار در ادامه، به بررسی شماری از ترجمه‌های آثار سعدی در قرن 19 و دوران معاصر پرداخت.

آندرانیک سیمونیان، استاد زبان و ادبیات ارمنی، دیگر سخنران این نشست بود و تاکید کرد که تقسیم‌بندی‌های اروپایی، در مورد تاثیر سعدی بر ادبیات ارمنی صادق نیست؛ زیرا ادبیات ارمنی و ادبیات کلاسیک ایران، درهم‌تندیدگی و پیوندهای تاریخی دارند.

وی ضمن اشاره به تاثیر سعدی در ادبیات ارمنی، به کتابی نیز اشاره کرد که با موضوع معرفی سعدی و حضورش در ادبیات ارمنستان، به‌زودی در ایران منتشر خواهد شد.

نشست آنلاین «سعدی در آینه ایرانشناسان» عصر پنجشنبه به مناسبت روز گرامیداشت سعدی و به همت انجمن ایرانشناسی برگزار شد

  • بخش نخست این گزارش از سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران - ایرنا می باشد
  • لینک خبر در ایرنا

 آخرین سخنران این نشست دکتر محمود جعفری دهقی استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن ایران شناسی بود. به گفته او برخورد مغرب زمین به فرهنگ و تمدن ایران البته سابقه ای بسیار کهن دارد. می توانم بگویم که نخستین بار در هزارۀ اول پیش از میلاد ایرانیان مکتب خاصی از فلسفه، نجوم و پزشکی را در این سرزمین بنیاد نهادند که از ترکیب سه تمدن ساکنان فلات ایران (تمدن های شهر سوخته، کاسی ها، ایلامی ها، اورارتوها، و ...) و مهاجران آریایی به فلات ایران؛ و تمدن همسایگان میانرودانی تشکیل شد. مغان ایرانی این مکتب را بویژه در عصر هخامنشی به مغرب زمین انتقال دادند. فلاسفه آتن از این مکتب و جهان بینی ایرانیان گزارش داده اند. موضوعات یکتاپرستی، آفرینش به دو شکل مینوی و مادی، جدال خیر و شر، فرشکرد و جهان پسین از اندیشه های ایرانی نشات گرفته بود. این احتمالا نخستین برخورد با فرهنگ و تمدن ایرانی بود.

در طول مدتی که فیلسوفان یونانی و رومی به دربار خسرو اول پناهنده شدند و تشکیل حلقه های فلسفی با حضور بزرگمهر حکیم، برخورد رومی ها با آیین مهری پیش از این  در عهد اشکانی و رویارویی با آیین مهری و در عصر ساسانی آیین مانوی و در پی آن ایجاد دانشگاه جندی شاپور، مرحله دیگری از رویارویی با فرهنگ ایرانی بود.

ایجاد عصر طلایی در ایران دوران اسلامی، برپایی بیت الحکمه ها و ترجمه آثار علمی و ادبی از زبان های سانسکریت، یونانی، سریانی و پهلوی به زبان عربی و ظهور دانشی مردانی چون بوعلی سینا، فارابی، بیرونی و شاگردان آن ها نظیر سید اسماعیل جرجانی موجب شد که آثار ایرانی به زبان های لاتین و دیگر زبان ها ترجمه و مورد استفاده آن ها قرار گیرد. این مرحله ای دیگر از برخورد تمدن غرب با فرهنگ و تمدن ایرانی بود. 

ایشان اظهار داشت در اوایل دوران اسلامی و زمانی که به اصطلاح، عصر طلایی ایران اسلامی خوانده می شود، یعنی دورانی که بیرونی ها، فارابی ها و بوعلی سینا ها آن را برجسته کرده بودند، ایران اسلامی در چشم ایرانشناسان همچنان سرزمینی شگفت انگیز، گرانقدر و مقدس به شمار می رفت. اما به مرور و با گسترش و ترویج آیین مسیح توسط مبلغان دینی، آیین اسلام، بمرور مورد بی مهری آنان قرار گرفت و این احساس با آغاز جنگ های صلیبی به اوج خود رسید. بنابراین، تفکر قرون وسطایی نسبت به ایران و فرهنگ و ادب ایرانیان تفکری مخدوش و مغرضانه بود.

اما از حدود قرن هفدهم نگرش تازه ای از سوی ایران شناسان نسبت به ایران و ادبیات و تاریخ آن ایجاد شد.  این نگاه با توجه به نگرش فلاسفه عصر روشنگری در سده های هجدهم میلادی روشن تر و مثبت تر بود. توجه به زبان فارسی و یادگیری آن و نیز فرهنگ و ادب فارسی حاصل همین دوران است. توجه به خانواده زبانهای هند و اروپایی و متعاقب آن زبانهای ایرانی و نیز ادیان و سنت ها و فرهنگ ایران دوباره احیا شد و کسانی نظیر تاورنیه و شاردن آن را به تحسین نگریستند. از سوی دیگر، ترجمه هزار و یکشب در آغاز قرن هجدهم توسط گالان و تالیف نامه های ایرانی منتسکیو به جذابیت ایران و ایرانیان در نگاه ایران شناسان افزود. از همین زمان شعر و ادبیات فارسی به جهان غرب معرفی شد و موجب تحسین و حیرت جهانیان گردید. 

به این ترتیب، توجه ایران شناسان به ادبیات فارسی نخست به گلستان سعدی، کلیله و دمنه رباعیات خیام، غزلیات حافظ، شاهنامه فردوسی و در مرحله دوم به مثنوی مولوی و خمسه نظامی و منطق الطیر عطار معطوف شد. از جمله، آثار سعدی به زبانهای انگلیسی، آلمانی و فرانسه ترجمه و منتشر شد.  سرویلیام جونز از ایران شناسان شهیر قرن هجدهم در انگلستان، با ترجمه آثار شاعران ایرانی، متفکرین مغرب زمین را با آثار این بزرگان آشنا کرد. در پی نهضت ایران شناسی، ایران شناسان این سامان به ترجمه، تصحیح و معرفی آثار شاعران ایرانی پرداختند.

به گفته جعفری دهقی آشنایی بیشتر ایرانشناسان انگلیسی با ادبیات فارسی از راه هند گسترش یافت. دورانی که زبان فارسی به عنوان زبان رسمی دربار هند به کار می‌رفت و گردانندگان کمپانی هند شرقی برای شناخت بیشتر هند ناچار به آموزش زبان فارسی بودند. در این زمان آثار شاعران فارسی در هند منتشر می‌شد. پس از  آشنایی با این آثار، ترجمه و تحقیق در ادبیات فارسی از سوی کسانی چون ماهان و لمسدن آغاز شد و چندی بعد راه آن به انگلستان گشوده شد و اهمیت شاعران و بزرگانی چون سعدی برای آنها آشکار گشت.

امرسون شاعر، نویسنده و فیلسوف اهل بوستون امریکا و بانی مکتب تعالی گرایی (ترانسَندِنتالیسم) بود. امرسون بانی مکتب جدیدی در فرهنگ آمریکا محسوب شده و آثار او تأثیر به‌سزایی بر مشاهیر رنسانس آمریکایی مانند: والت ویتمن، امیلی دیکنسون، ناتانیل هاثورن، ادگار آلن پو، و هرمان ملویل داشته‌است. امرسون به سعدی علاقه زیادی داشت، تا جایی که نوشته‌های وی را با انجیل متی مقایسه می کرد.

آرتور جان آربری، (1905-1969) در اواخر جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴) هنگامی که مینورسکی از مدرسه السنه شرقیه لندن بازنشسته شد، آرتور جان آربری[۹] برای تدریس زبان و ادبیاتت فارسی به جای او انتخاب شد. وی موفق به ایجاد کرسی مستقل زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه شد. آربری همچنین انجمن خاورشناسان بریتانیا را تشکیل داد. تسلط به زبانهای شرقی بویژه عربی و فارسی موجب شد که آربری آثار گرانبهایی در این زمینه تدوین کند. ترجمۀ او از قرآن کریم در زمرۀ بهترین ترجمه‌های قرآن به شمار می‌رود. افزون بر این، ترجمه و توضیح دو باب اول گلستان سعدی در شمار آثار ارزنده او در کنار تحقیقات راجع به نظم و نثر فارسی است. 

وی ادامه داد: جرج میشل ویکنز ( 1918 تا 2006) اهل لندن بود که تحصیلاتش را در ترینیتی کالج لندن تکمیل کرد. در خلال جنگ جهانی دوم مدتی در ایران به سر برد (1941 تا 1946). در دانشگاه لندن و کمبریج تدریس کرد. سال ها به تدریس ایران شناسی در آنجا و سپس در دانشگاه تورنتو پرداخت. ویکنز بوستان سعدی را به انگلیسی ترجمه کرد. وی همچنین مقاله بوستان را برای دانشنامه ایرانیکا تدوین کرده است.  

فرانکلین دین لوئیس معاون مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه شیگاگو است. پایان‌نامه دوره دکتری لوئیس درباره حکیم سنایی، برنده جایزه بهترین رساله سال، از بنیاد مطالعات ایرانی در سال ۱۹۹۵ شده‌است. به نظر لوئیس یکی از نکات برجسته گلستان سعدی، تقابل نفع شخصی در برابر نوع دوستی و انسانیت است. سعدی نکات اخلاقی را به کوتاهی و رسایی بیان می کند و امیدوار است که خواننده از آن ها خسته نشود. لوئیس می گوید همانطور که آدام اولئاریوس (ص. Xviii) در سال 1654 اظهار داشت، شیوه سعدی در بیان حقایق عمیق با کلمات کوتاه احتمالاً تأثیر خود را بر پادشاهان و صاحبان قدرت می گذاشت.

به نظر لوئیس آنچه سعدی را از یک گزارشگر ساده متمایز می سازد شیوه های استادانه او در نقل حوادث و روایات است. به نظر می رسد که سعدی هنگام نگارش گلستان پنجاه ساله بوده فصل پایانی گلستان دربارۀ حمله مغول وغارت بغداد است. مضامین گلستان این واقعیت را نشان می دهد که سعدی به زندگی صوفیانه و گوشه نشینی چندان باور ندارد. بلکه بیشتر به اومانیسم و انسان دوستی توجه دارد. مثلا رفتار ناروا به سیاهان و یهودیان و زنان را تقبیح می کند. وی به نقل از دشتی و دیگران گلستان را آینه زندگی روزمرۀ مردم آن دوران می داند. تسلط سعدی به زبان عربی سبب شده که ساختار دستوری متن گاه از زبان عربی پیروی کند. بنابر نظر لوئیس سعدی به عنوان استاد اخلاق جانشین غزالی شد و بعدا شهرت او به آناتولی نیز رسید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۰۹
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۱:۳۱
علی رضاپور

 

گروه تاریخ علم انجمن ایران‌شناسی ایران برگزار می‌کند:

 

«چرخش پارادایمی علم نجوم در ایران عصر قاجار»

 

گفتگو با

دکتر امیر محمد گمینی

استادیار و عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران

 

دبیر نشست:

محمدعلی عزت‌زاده

 

دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱

ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸

 

💻 اسکایپ گروه تاریخ علم

انجمن ایران‌شناسی ایران

https://join.skype.com/GvuiucWbdJEd

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۱ ، ۱۸:۵۴
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۰۱ ، ۱۰:۱۸
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۰۱ ، ۰۷:۰۴
علی رضاپور

 

 

معرفی مجموعه کتابهای
«پژوهشهای ایران فرهنگی»

گفتگو با
محسن شهرنازدار

دبیر نشست:
محمدعلی عزت‌زاده

💠 برنامه‌ای از
انجمن ایران‌شناسی ایران
و مؤسسهٔ آبی پارسی
 
💻 پخش زنده در
اینستاگرام انجمن ایران‌شناسی ایران
https://instagram.com/anjoman_iranshenasi?utm_medium=copy_link

🗓 ‌یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰
🕰 ساعت ۱۹ تا ۲۰

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۴۱
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۳۸
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۰۰ ، ۲۳:۱۵
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۰۹
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۱۹
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۱۷
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۰ ، ۱۸:۲۴
علی رضاپور

 

 

مجموعه مقالات «چهارمین همایش بین‌المللی زبان ها و گویش های ایران» در ۱۳۹۷؛ گذشته و حال

🔹به کوشش محمود جعفری دهقی و شیما جعفری دهقی منتشر شد

انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
(مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)
تهران، ۱۴۰۰

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۰ ، ۱۶:۲۳
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۳۷
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۲۷
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۲۲
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۰۰ ، ۱۳:۱۳
علی رضاپور

مشروح گزارش نشست را میتوان از لینک زیر بخوانید 

 

 

 

 

 

لینک خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۲۰
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۳
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۱
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۹ ، ۰۳:۴۶
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۹ ، ۰۶:۳۹
علی رضاپور

مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
برگزار می‌کند

پنجمین همایش بین‌المللی
زبانهای و گویشهای ایران

میزبان:
سید کاظم موسوی بجنوردی

 

دبیر علمی همایش:
دکتر محمود جعفری دهقی

 

سخنرانان:
دکتر مجدالدین کیوانی
دکتر نصرالله پورجوادی
دکتر علی‌اشرف صادقی
دکتر زهره زرشناس
دکتر احمد پاکتچی
دکتر امید طبیب‌زاده
دکتر موسی محمودزاده
دکتر فرزانه گشتاسب
دکتر محرم رضایتی
دکتر جهاندوست سبزعلی‌پور
دکتر مهرداد نغزگوی کهن
دکتر آرش اکبری مفاخر
دکتر جواد بشری
دکتر شادی داوری
دکتر سیده سحر جاوید
سید امیرمهدی اصغری

 

🗓 سه‌شنبه ۲ دی ۱۳۹۹
🕰 ساعت ۹ تا ۲۰

 

ثبت نام رایگان وبینار:
https://eseminar.tv/wb19180

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۳
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۹
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۴:۴۸
علی رضاپور
اهداف همایش:

- آشنایی با آخرین دستاوردهای پژوهشی در زمینه زبان‌ها و متون ایرانی باستان، میانه و نو
- بررسی گستره زبان‌های ایرانی به عنوان یکی از عوامل پیوند میان ملت‌های منطقه
- ایجاد انگیزه در پژوهشگران جوان برای پژوهش‌های ژرف در عرصه زبان‌شناسی ایرانی

محورهای همایش:

- پژوهش‌های تازه در زمینه زبان‌ها و متون ایرانی باستان (فارسی باستان، اوستایی، سکایی و مادی)
- پژهش‌های تازه در زمینه زبان‌ها و متون ایرانی میانه غربی (پارتی و فارسی میانه)
- پژوهش‌های تازه در زمینه زبان‌ها و متون ایرانی میانه شرقی (سغدی، ختنی، خوارزمی و بلخی)
- پژوهش‌های تازه در زمینه متون کهن فارسی از دیدگاه زبان‌شناسی
- جغرافیای زبان فارسی
- رابطه زبان‌های ایرانی با دیگر زبا‌‌ن‌ها درگذر تاریخ
- پژهش‌های تازه در زمینه گویش‌های ایرانی
شایان ذکر است مقالات پذیرفته شده در این همایش در مجموعه مقالات پنجمین همایش بین‌المللی زبان‌ها و گویش‌های ایران چاپ و منتشر خواهد شد.

زمان دریافت چکیده و اصل مقاله: 31 مرداد ماه 1399
اعلام نتایج مقالات: 17 آبان ماه 1399
زمان برگزاری همایش: 2 دی ماه 1399

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۳:۵۵
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۹ ، ۰۷:۲۱
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۹ ، ۰۷:۲۰
علی رضاپور

به نام آن که جان را حکمت آموخت

جهت آشنایی بیشتر با انجمن علمی ایران شناسی و شرح فعالیت دو ساله آن به پیوست فایل پی دی اف ارائه می گردد.

 

 

با سپاس

محمود جعفری دهقی

رییس انجمن ایران شناسی

دریافت
حجم: 1.61 مگابایت
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۹ ، ۲۲:۳۶
علی رضاپور

 

جهت دریافت نسخه دیجیتال مجله می توانید در خواست خود را به نشانی الکترونیکی زیر ارسال کنید

 

mdehaghi29@gmail.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۹ ، ۱۳:۲۹
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۵
علی رضاپور

حافظ بی‌تردید؛ نامورترین و محبوبترین شاعر در گستره فرهنگی ایران و همسایگان و متأثرانِ این فرهنگ غنی و کهن است. هر خانواده‌ای دست‌کم یک نسخه از دیوان اشعارش دارد و دیوان حافظ؛ نه تنها در کتابخانه‌ها و محافل ادبی، که بر سر سفره‌های هفت‌سین نوروز، شب چله، عقد ازدواج و دیگر سنتهای فرهنگی ایرانی هم جایگاه ویژه و منحصر دارد.

اشعار حافظ زبان حال همه است؛ عارف و عامی، فقیر و غنی، مؤمن و ملحد، پارسا و خوشباش؛ از هر فرقه و مسلکی و هر ایل و تباری و حتی گویندگان هر زبانی! به شیوه‌ای شگفت‌انگیز؛ زمان و مکان و شخص و جنس ندارد و نمی‌پذیرد. همیشه و همه جا گویی تازه سروده‌ شده و دردهای همین امروزِ من و تو و ما را می‌گوید.

حافظ تا چهل‌سالگی، قرآن کریم را از بر نمود، از چشمه همه علوم زمان چشید، از احوال بزرگان پیشین آموخت و نوشته‌ها و اشعار مهم ایشان را خواند و فراگرفت. از شاعران گذشته و معاصرش؛ به‌ویژه خیام، سعدی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی، عبید زاکانی و فخرالدین عراقی بسیار فراگرفت و اثر پذیرفت تا به سبکی جادویی و بی‌نظیر در تاریخ شعر پارسی دست یافت.

حافظ در عصر بسیار تیره‌ای از تاریخ پرفرازونشیب ایران زیست. عصری که در آن، ایران تکه‌تکه و زبان پارسی تنها نشانه و ستون یگانه تمدن گسترده ایرانی بود. حکیم فردوسی بزرگ ایران را با زبان پارسی زنده کرده‌بود و حافظ با غزلهای ناب پارسی؛ جاودانه‌اش ساخت. حافظ آیینهٔ تمام‌نمای ناخودآگاهِ تباریِ ایرانیان است.

غزل حافظ ساختار ویژه‌ای دارد؛ نظم پریشان است. هر بیت آن دیوانی معرفت است که در کنار دیگر ابیات، همچون دانه‌ای از تسبیح؛ به یک رشته درآمده تا کلمه واحده عشق را بسازد. درست مانند قرآن کریم که آیات شریفش هر یک موضوعی دارد، اما همه در کل؛ حول محور کلمه واحده «الله» می‌گردند. و درست مانند جامعهٔ ایرانی که ژرف‌ساختی مرکزی و روساختی گسسته دارد.

برای دریافت زیبایی، شیوایی و ژرفنای معنوی و مفهومی شعر؛ باید آن را در زبانی خواند که سروده شده‌. بهترین ترجمه نیز قدری از ارزش شعر در هر دو وجه زبانی و معنایی می‌کاهد. اما حتی ترجمه اشعار حافظ هم بر یوهان ولفگانگ فون گوته؛ ادیب، شاعر فیلسوف و سیاستمدار بزرگ و نامدار آلمانی چنان اثر گذاشته که بهترین اشعار خود را در گفتگوهای خیالی با حضرت لسان‌الغیب می‌سراید. و گوته؛ این پایه سترگ فرهنگ آلمان به حق و درستی گفته‌است: «حافظ بزرگترین شاعر تاریخ بشر است

 

محمدعلی عزت‌زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۲
علی رضاپور

به نام خدا

انجمن ایران شناسی با همکاری گروه تخصصی زبان‌شناسی و زبانهای باستانی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، و حمایت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران؛ نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب فرهنگ بلوچی - فارسی (اثر برگزیده کتاب سال ۱۳۹۷ ایران، نوشته دکتر عبدالغفور جهاندیده) روز دوشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۸ در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار نمود.

در آغاز این نشست، دکتر محمود جعفری دهقی استاد فرهنگ و زبانهای باستانی و ایران‌شناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایران‌شناسی پس از خوشامد به میهمانان و حاضران، نکاتی درباره زبان بلوچی و پیشینه آن، و نیز برخی ویژگیهای آوایی و دستوری این زبان، و پیوند آن با دیگر زبانهای ایرانی به‌ویژه زبان پارسی ارائه کرد. وی همچنین نویسنده کتاب را معرفی و از این کتاب به‌عنوان نخستین فرهنگ بلوچی - پارسی تجلیل نمود. او در ادامه گفت:

زبان بلوچی در زمرۀ زبانهای ایرانی نو شاخۀ شمال غربی است. این زبان در حال حاضر در گسترۀ وسیعی از استان های بلوچستان و سند و پاکستان، استان سیستان و بلوچستان و بخشهایی از خراسان در ایران تکلم می شود. افزون بر این، گروهی از سخنگویان به زبان بلوچی در امارات متحدۀ عربی، کویت، عمان، استان های نیمروز و هیلمند در افغانستان و سرزمین مرو در جمهوری ترکمنستان به سر می برند.

زبان شناسان ازجمله گایگر، الفنباین و جهانی زبان بلوچی را به گونه های مختلفی تقسیم بندی کرده اند. جهانی زبان بلوچی را به دو شاخۀ شرقی و غربی و سپس شاخه غربی را به دو زیر شاخۀ مکرانی و رخشانی تقسیم می کند. بدین ترتیب، زیر شاخۀ مکرانی شامل گویش های ساحلی، کچی و لاشاری است و زیر شاخۀ رخشانی شامل گویشهای رخشانی و سراوانی است. از میان این گویش ها چهار گویش ساحلی، سراوانی سرحدی و لاشاری در ایران رایج است. در این میان گویش سراوانی در ایران رواج بیشتری دارد. همچنین، گویش لاشاری تنها در ایران تکلم می شود.

الفبای زبان بلوچی همانند الفبای زبان فارسی است و کاربرد حروف پ چ ژ گ فراوان است. افزون بر این، در بلوچی شاخه غربی حروف ٹ، ڈ ، ڑ، ں وی برگشتی در بلوچی وجود دارد که آن را از زبان فارسی امروز متمایز میکند. در مجموع در زبان بلوچی 26حرف وجود دارد که حروف ث ح خ ص ض ط ظ ع غ ف ق با تلفظ عربی آن در بلوچی وجود ندارد و معمولاً به جای ف پ-و به جای خ هه - به جای ق ک تلفظ می‌شود. علاوه بر این، در زبان بلوچی سه مصوت کوتاه /a i u/ و پنج مصوت بلند /ā ī ū ē ō/ و دو مصوت مرکب /ay aw/ موجود است.

تحولات آوایی زبان بلوچی از جهاتی به پارتی و از جهاتی به پهلوی شباهت دارد. با این همه، هیچ کدام از این زبانها را نمی توان نیایی زبان بلوچی به شمار آورد. مهمترین ویژگی های آواشناسی تاریخی بلوچی عبارتند از: 1- حفظ صامتهای ایرانی باستان در میان دو مصوت یا دو واکدار و نیز در موضع پایانی؛ 2- تبدیل سایشی های ایرانی باستان /f θ/x/ به /p t k/ ؛ 3- تبدیل v ایرانی باستان به g- یا gw-؛ 4- تبدیل hv- ایرانی باستان به w-؛ 5- تبدیل -šm- و –šn-ایرانی باستان به –mm- و –nn- 6- تبدیل fra- ایرانی باستان به ša- (برای مثال ها نک. گایگر 236-235؛ الفنباین 253-254؛ ایرانیکا III/635؛ موشکالو 37-39 و رضایی باغ بیدی 520). اسم در زبان بلوچی دارای چهار حالت فاعلی، غیر فاعلی، رایی و اضافی است. افعال ماضی متعدی به جر گویش رخشانی ساخت مجهول دارند. حدود یک سوم از واژه های بلوچی دخیل از فارسی، عربی، هندی و اردو است.

زبان بلوچس از دیرباز مورد توجه زبان شناسان و پژوهندگان گویش های ایرانی بوده است. گزیده ای از تحقیقات خارجی در این باره عبارتند از: گایگر، الفنباین، بائوزانی، آیلرز، فرای، هانسمن، مکنزی، لیفشیتس، مورگنشتیرنه، اورانسکی، سوکولوف، و ... کتاب شناسی مفصلی که الفنباین در پایان مقاله بلوچی خودش در ایرانیکا داده است.

 دکتر علی‌اشرف صادقی استاد بازنشسته زبان‌شناسی دانشگاه تهران و عضو پیوسته گروه زبان‌شناسی فرهنگستان زبان و ادب پارسی نخست به نظامیان کشورهای غربی که از مناطق افغانستان و بلوچستان گذر می‌کرده‌اند، به‌عنوان نخستین پژوهشگران جدید در زمینه زبان بلوچی و گویشهای آن اشاره کرد و سپس با نگاهی به تاریخ بلوچستان و سیستان، سیر تاریخی این پژوهشها را پی گرفت. وی گیلبرتستون را نویسنده نخستین فرهنگ بلوچی و خانم آگنس کُر آلمانی را نگارنده یکی از جدیدترین پژوهشها در این زمینه دانست و با برشمردن برخی از ویژگیهای آوایی در گویشهای بلوچی و قیاس آن با زبان پارسی، دیگر زبانهای ایرانی و زبانهای هندی، سخنان خویش را به پایان برد.

 

در ادامه، آقای پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل غرب آسیا در صدا و سیما به‌عنوان بومی آگاه در فرهنگ و زبان بلوچی، این فرهنگ را عمدتا شفاهی دانست و با اشاره به غنابخشی زبانهای بومی به زبان پارسی، خواستار حمایت بیشتر از پژوهش در این زبان شد. وی دایره واژگان یک بومی بلوچ را محدود به هزار واژه دانست، حال آنکه کتاب «فرهنگ فارسی - بلوچی» دربردارنده ۶۰هزار واژه است و این به‌خوبی تفاوت فرهنگ مکتوب و شفاهی را نمایان می‌سازد.

سپس دکتر موسی محمودزهی عضو هیأت علمی دانشگاه ولایت ایرانشهر به نقد کتاب پرداخت. وی این کتاب را نخستین فرهنگ بلوچی به فارسی و نه تنها فرهنگ تخصصی زبان‌شناسی، که یک فرهنگ عمومی شامل علوم و تخصصهای گوناگون دانست. وی گفت آقای جهاندیده کاری که تا کنون انجام نشده یعنی مستندسازی زبان بلوچی، مقابله زبانهای پارسی و بلوچی و ریشه‌شناسی، زبان‌شناسی، ضرب‌المثلها و ادبیات عامیانه بلوچی را به تنهایی به انجام رسانده و ارزش کار او از این روشن است که زبان‌شناس برجسته‌ای چون دکتر علی‌اشرف صادقی پیشگفتار آن را نوشته‌است. وی سپس با توجه به کتاب «از واژه تا فرهنگ» استاد بهاءالدین خرمشاهی، چند پیشنهاد دربارۀ نکات تخصصی، حروفچینی و ویرایشی فرهنگ بلوچی فارسی مطرح نمود و با اشاره به پژوهشهای اخیر خانم کارینا جهانی در دانشگاه اوپسالای سوئد، سخن خویش را پایان بخشید.

در بخش بعدی، نویسنده کتاب، دکتر عبدالغفور جهاندیده ضمن پاسخ به نقدهای فنی آقای محمودزهی، به روش نگارش و نحوه به کارگیری ضرب‌المثلها و گویشهای نقاط گوناگون بلوچ‌نشین از مَهکُرانی تا مهی و بُستی برای نمایش کاربرد واژگان بلوچی اشاره کرد. وی سپس پژوهش خود را بسیار دشوار و ترکیبی از پژوهش کتابخانه‌ای و میدانی شمرد و ترجمه را از آن هم دشوارتر دانست. ایشان با ذکر چند مثال از واژگان دشوار به‌کاررفته در اشعار پارسی سنایی، ریشه آنها را در زبان بلوچی دانست و نشان داد چگونه به کمک زبانهای بومی ایرانی، می‌توان واژگان فراموش‌شده پارسی را زنده نمود و در پایان سخنان خود، یادی کرد از استاد خود زنده‌یاد دکتر ماهیار نوابی که آرزو داشت این کتاب در دوران زندگیش منتشر شود.

پس از نویسنده کتاب؛ ناشر آن، آقای صالح رامسری مدیر انتشارات معین اعلام داشت چاپ نخست کتاب تمام شده و در چاپ دوم به رفع نواقص ویرایشی خواهد پرداخت. وی سپس افزود در قیاس با «فرهنگ سخت‌سری» که پیشتر از همین ناشر منتشر شده و حاصل بسیج همه مردم شهر رامسر بوده؛ آقای جهاندیده یکه و تنها، با ۲۸ سال پژوهش، همه فرهنگ بلوچی و روح مردم بلوچ را گردآوری کرده و این کتاب را به مردم بلوچستان، یعقوب لیث صفار و استاد ابوالقاسم فردوسی تقدیم نمود.

در بخش پایانی این نشست، دو اجرای نقالی برگزار شد. نخست بانو پریسا سیمین‌مهر نقل حماسه «هَمَّلِ جیَند» قهرمان ملی ایران از خطه بلوچستان در دوره صفوی را پهلو به پهلوی برخی پهلوانان شاهنامه ارائه کرد و سپس آقای نصرت‌الله گودرزی به نقل توصیه‌های اخلاقی فردوسی در شاهنامه، پس از شکستی سنگین پرداخت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۲۵
علی رضاپور

انجمن ایران‌شناسی برگزار می‌کند:

کارگاه‌آموزشی‌جامه‌های‌ایرانی(۲(

«پیشینه و فلسفه ‌جامه ‌ایرانی»

 

سرفصلها:

 

💠 تاریخ پوشاک ایرانی

از دوران باستان تا دوره معاصر

 

💠 باستان‌شناسی، مردم‌شناسی

و جامعه‌شناسی هنر پوشاک ایرانی

 

💠 فلسفه، مفهوم و آفرینش

رنگ، بافت، ریخت و ساخت

جامه‌های ایرانی در درازنای تاریخ

 

💠 سیر تحول پوشاک

در سراسر ایران بزرگ فرهنگی

 

💠 جامه‌های کاربردی

برای طبقات و پیشه‌های گوناگون

 

💠 جامه اقوام ایرانی

و پوشاک در فرهنگ عامه

 

 

 

🏢 دانشگاه تهران

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

🗓 یکشنبه ۲۰ امرداد ۱۳۹۸

🕰 ساعت ۱۰ تا ۱۲:۳۰

 

این کارگاه برای عموم مخاطبان طرح‌ریزی شده؛ اما برای پژوهشگران ایران‌شناسی و تاریخ، هنرپژوهان و طراحان پارچه و پوشاک ایرانی، کاربرد تخصصی دارد.

 

ثبت نام قبلی برای نگهداری جا و حضور در کارگاه الزامی است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۳۸
علی رضاپور

انجمن ایران‌شناسی با همکاری گروه تخصصی زبان‌شناسی و زبانهای باستانی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی و دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار می‌کند:


نشست تخصصی

نقد و بررسی کتاب


فرهنگ بلوچی - فارسی

(اثر برگزیده کتاب سال ۱۳۹۷ ایران)

نوشته دکتر عبدالغفور جهاندیده

انتشارات معین



با حضور

دکتر علی‌اشرف صادقی

دکتر پیرمحمد ملازهی

دکتر موسی محمودزهی

دکتر محمود جعفری دهقی

و

مدیر انتشارات معین:

آقای صالح رامسری



دانشگاه تهران

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

دوشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷


بانو پریسا سیمین‌مهر 

دانش‌آموخته تاریخ ایران باستان و ادبیات فارسی که از سال ۱۳۸۰ تا کنون به پژوهش و روایت حماسه ملی و داستانهایی از تاریخ ایران، به‌ویژه داستانهای شاهنامه پرداخته و ۵۰ مجلس از داستانهای شاهنامه در شهرهای سراسر ایران و اجراهایی در حوزه ادبیات تطبیقیِ متون حماسی در کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، چین، ایتالیا، آلمان، صربستان، لهستان و... در کارنامه روایی خود دارد.


اجرای بانو سیمین‌مهر


در نشست معرفی کتاب

«فرهنگ بلوچی - فارسی»:

نقل حماسه «هَمَّلِ جیَند»

قهرمان ملی ایران از خطه بلوچستان

پهلو به پهلوی برخی پهلوانان شاهنامه


🗓 دوشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷

 دانشگاه تهران

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

تالار کمال


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۰۱
علی رضاپور

بنا به گزارش خبرگزاری های اینا و ایرنا و انجمن ایران شناسی

نشست ایران از نگاه سفرنامه‌های فرانسوی قرن نوزدهم روز یکشنبه 30 تیرماه با حضور محمود جعفری دهقی، ایلمیرا دادور و بهمن نامور مطلق در سرای اهل قلم برگزار شد. در آغاز این نشست دکتر محمود جعفری دهقی استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن ایران شناسی ضمن خیر مقدم به حاضران در یارۀ ایران از نگاه سفرنامه های فرانسوی گفت:

سفرنامه ها یکی از مهمترین اسناد مربوط به شناخت ایران و تاریخ اجتماعی و سیاسی آن است. بویژه با توجه به نبود تاریخ اجتماعی قابل اعتمادی در مجموعه تواریخ ایرانی، مورخ می تواند با استمداد از شم تاریخی خود و با توجه به شرایط سیاسی و فرهنگی نویسندگان سفرنامه ها، تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی ایران را بررسی و تدوین نماید. بدیهی است که در بررسی نگاه سفرنامه نویسان به ایران و ایرانیان باید به دقت از درون به این گزارش ها نگریست و    با توجه به نگاهی که غالب شرق شناسان از بالا به شرق داشته اند، ضروری به نظر می رسد که آراء و برداشت های سفرنامه ها از ایران را با اسناد و داده های تاریخی و ایرانی مقایسه و بررسی کرد.

 

مجمود جعفری دهقی

جعفری دهقی گفت: ایران در نگاه سیاحان و سفرنامه نویسان فرانسوی در آغاز برگرفته از شکوه و عظمت عهد باستان و حکمت ایرانشهری بود. دورانی که علی رغم برخی گزارش های مغرضانه مورخین باستان هم در اندیشۀ نوافلاطونیان و هم در متون مقدس ادیان یهود و مسیحی به عنوان دورانی متعالی منعکس شده بود. در اوایل دوران اسلامی و زمانی که به اصطلاح عصر طلایی ایران اسلامی خوانده می شود یعنی دورانی که بیرونی ها، فارابی ها و بوعلی سینا ها آن را برجسته کرده بودند، ایران اسلامی در چشم مغرب زمین و از جمله سفرنامه نویسان فرانسوی همچنان سرزمینی شگفت انگیز، گرانقدر و مقدس به شمار می رفت. اما به مرور و با گسترش و ترویج آیین مسیح توسط مبلغان دینی و مخالت آنها با آیین اسلام، ایران اسلامی نیز بمرور مورد نفرت و خشم آنان قرار گرفت و این احساس با آغاز جنگ های صلیبی به اوج رسید. بنابراین، تفکر قرون وسطایی نسبت به ایران و ایرانیان تفکری مخدوش و مغرضانه بوده است.

از حدود قرن هفدهم نگرش تازه ای از سوی سفرنامه نویسان نسبت به ایران ایجاد شد.  این نگاه با توجه به اندیشه های فلاسفه عصر روشنگری در سده های هجدهم روشن تر و مثبت تر شد. توجه به زبان فارسی و یادگیری آن و نیز فرهنگ و ادب فارسی حاصل همین دوران است. توجه به زبانهای ایرانی و نتایج متعاقب آن یعنی خانواده زبانهای هند و اروپایی و هند و ایرانی و زبانهای ایرانی و نیز توجه به ادیان و سنت ها و فرهنگ ایرانی دوباره تجدید می شود و کسانی نظیر تاورنیه و شاردن آن را تحسین می کنند. از سوی دیگر ترجمه هزار و یکشب در آغاز قرن هجدهم توسط گالان و تالیف نامه های ایرانی منتسکیو به جذابیت ایران و ایرانیان در نگاه سفرنامه نویسان فرانسوی می افزاید. از همین زمان شعر و ادبیات فارسی به جهان غرب معرفی می شود و موجب تحسین و حیرت آنان می گردد.

اما سفرنامه نویسان فرانسوی قرن نوزدهم با انگیزه های متفاوتی به دیدار خود ایران پرداخته اند. برخی بخاطر بهره برداری های سیاسی، اقتصادی و پاره ای به منظور بهره برداری علمی و ارضای حس کنجکاوی، و گروهی به جهت کسب اطلاعات و جاسوسی بوده است.

به نظر من آنجه در مجموع از سفرنامه های قرن نوزدهم می توان دریافت اینکه روند تحولات فرهنگی و اجتماعی در این دوره سرعت بیشتری به خود گرفته و ایرانیان به شدت در صدد دریافت دانش و فرهنگ معاصر بوده اند. ایجاد مدرسه دارالفنون و اعزام محصلین ایرانی به اروپا از نشانه های این رویکرد است.

رییس انجمن ایران شناسی افزود: یکی از نکاتی که در قضاوت دربارۀ سفرنامه نویسان نقش عمده دارد توجه به زمان و مکان است. بدیهی است دیدگاه سفرنامه نویسان درعصر صفوی که ایرانیان را در شرایط و اوضاع سیاسی و اقتصادی مناسبی دیده اند با عصر قاجار متفاوت است. بنابراین، اینکه سفرنامه نویس در کدام منطقه ایران و در چه زمان و شرایطی به سر می برد در قضاوت او نقش حائز اهمیتی دارد. بطورکلی در قرن نوزدهم با توجه به انحطاط اقتصادی ایران نگاه سفرنامه های فرانسوی در پاره ای نکات مثبت و در مواردی منفی بوده است. به طور کلی می توان گفت گوبینو نسبت به ایرانیان نظر مثبت دارد در حالی که دیولافوا و دمرگان برداشتی از بالا داشته اند. افزون بر این، نگاه سفرنامه نویسان فرانسوی قرن نوزدهم نسبت به زن ایرانی گاه مثبت و گاه منفی است. گاه نیز به نظر می رسد که به درک واقعی زن ایرانی توفیق نیافته اند. به طور کلی از نگاه این سفرنامه ها جنبه های مثبت خلقیات ایرانی عبارت از: مهمان نوازی، جوانمردی، دارای گذشته ای تابناک، هوشمندی، آداب دانی و رفتار دید و بازدید و مدارا و آزاد اندیشی دینی. در حالی که چنبه های منفی خلقیات ایرانی عبارت از: چاپلوسی، دو رویی، دروغ گویی، خرافات ـ خیال-بافی و خود بزرگ بینی، ستم کشی از زورمندان و ستم بر فرودستان، تنبلی و بی پشتکاری، منش و رفتار متناقض و پیچیده.

بهمن نامورمطلق، در نشست ایران از نگاه سفرنامه‌های فرانسوی قرن نوزدهم با دسته‌بندی مطالعاتی سفرنامه‌ها، گفت: سفرنامه در چند حوزه ادبی بررسی می‌شود؛ به ویژه ادبیات تطبیقی که از اولین عناصر آن تاثیر و تأثر میان دو متن است؛ اما اینجا یک متن داریم و باید خود را با تصویر دیگری مطابقت دهیم. در سفرنامه خود و دیگری در یک متن دیده می‌شود، سفرنامه‌ها از این جهت مهم هستند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اهمیت سفرنامه‌ها گفت: برای مطالعه آن‌ها باید خود را با تصویر دیگری مطابقت دهیم؛ در سفرنامه خود و دیگری در یک متن دیده می‌شوند و از این جهت مهم هستند. در وضعیت قرن نوزدهم وجود نگاه از بالا به پایین اروپایی‌ها کاملا طبیعی است.

وی افزود: سفر می‌رویم که اول خود را بشناسیم و بعد دیگری را میخائیل باختین/ Mikhail Mikhailovich (فیلسوف و منتقد ادبی روس قرن نوزدهم) و ژاک لاکان (روانشناس و روان تحلیلگر معاصر فرانسوی) در این باره مفصل نوشته‌اند. سفر به شناخت خود منجر می‌شود و کنش؛ یعنی تعامل با دیگری.

این استاد ادبیات تطبیقی نگاه اروپایی‌ها به شرق و ایران را اینگونه برشمرد: اروپاییان نگاه اگزوتیک (زیبایی شناختی) به شرق دارند، این نظریه به دنبال شناخت دیگری است اما اروپا حتی در این شناخت هم نگاهی از بالا به دیگران دارد. اروپاییان دیگری را بربر می‌دانستند و بحث‌های فرادستی و فرودستی در همه آثارشان دیده می‌شود. نگاه استعماری نیز نگاه دیگری بوده که از قرن شانزدهم تا نوزدهم وجود داشته است. نگاه اشراقی هم دیدگاهی بوده که وجود داشته، فیلسوفان و نظریه پردازانی بوده‌اند که به دنبال پیدا کردن راه‌حل مشکلات غرب در شرق به دنبال آن بودند. هانری کربن به فرهنگ ایران توجه کرد، الیاده و یونگ به هند رفتند و ادوارد سعید در شرق‌شناسی به ادبیات تطبیقی توجه داشته است.

وی افزود: قرن نوزدهم قرن تاریکی فرهنگ ایران است. ایران در شرایط بسیار بدی قرار دارد و در مقابل غرب رشد کرده است. قرن نوزدهم برای اروپا قرن فلسفه، معرفت و علم است و با یک اروپای پیش رفته و جاافتاده روبه‌روییم. از سوی دیگر ایران ویران است و شاهان ما اسیر شکار و حرمسرا هستند، اروپایی‌ها می‌گفتند شتر و شپش و شاهزاده در ایران زیاد است و این وضعیت ایران در نگاه جهان بود. در برابر اروپاییان که برای پیشرفت کشورشان تلاش می‌کردند، مردم ایران از خشکسالی، چپاول، غارت، دزدی، ناامنی و بیسوادی در حقارت و گرسنگی دست و پا می‌زدند، به همین دلیل اروپایی‌ها می‌گفتند ایرانی‌ها لیاقت آثار خود را نیز ندارند.

نامور مطلق ادامه داد: اگر شعله ای از دانش باقی مانده بود در حوزه ها بود که آن هم به مذهب پیوند داشت و مردم به نیت قرآن خواندن علوم حوزه را یاد می گرفتند. در دربارها هم اندکی دانش باقی مانده بود که محصول آن ملاصدراست. در این وضعیت نابرابر و نامتعادل میان ما و غرب، نگاه از بالا به پایین اروپایی‌ها کاملاً طبیعی است.

 

این استاد اسطوره‌شناسی با خواندن بخش‌هایی از سفرنامه ژان دیولافوآ/‏ Jane Dieulafoy، گفت: سیاحان و سفرنامه‌نویسان، هر کدام با پیشینه‌ای وارد ایران شدند، فلسفه سفر و سفر فلسفی دو نگاه مهم در مطالعه سفرنامه است چون انسان موجودی گفت‌وگومند و مسافر و سفر کتابی است که گشوده می‌شود. جوزف کمبل/ ‏Joseph Campbell نظریه سفر قهرمان را از همین اندیشه می‌گیرد و سفر در اندیشه ما مهم است، سفر جست‌وجوی چیزی است که در زندگی ما کم بوده، درباره سفر تخیلی و سفر واقعی در ادبیات بسیار بحث شده و هنوز هیچ چیز جای سفر را نگرفته است.

نامور مطلق درباره آرتور گوبینو/ ‏Arthur de Gobineau و سفر فلسفی او به ایران عنوان کرد: گوبینو دو بار به ایران آمد، یک بار به عنوان نایب سفارت‌خانه و دومین به عنوان وزیر مختار و در مجموع ۵ سال در ایران بود، او با اندیشه فلسفی وارد ایران شد و شیفته افرادی؛ مثل ملاصدرا و سهروردی بود. او با اینکه ماموریت سیاسی داشت؛ به عنوان متفکر و فیلسوف وارد ایران می‌شود.

وی آرای فلسفی گوبینو را شرح داد و گفت: مکتبی به نام گوبینیسم داریم که می‌گوید نژادها با هم برابر نیستند که نازی‌ها از این نظریه استفاده زیادی کردند. گوبینو معتقد بود تکامل نژادها به یک اندازه نبوده و بعضی از نژادها سیر رشد کامل‌تری دارند. نظرگاه گوبینو یک نظریه ذات‌پندارانه است. هر که با هر نژادی به دنیا می‌آید ویژگی‌هایی دارد که دیگری آن را ندارد. گوبینو می‌گوید برترین نژاد، نژاد آریایی است و حرف او برای اندیشه فاشیسم و نازیسم استنادهای بسیاری داشت. گوبینو معتقد بود اختلاط بین نژادها منجر به انتقال بدی‌ها می‌شود و با آن مخالفت می‌کرد.

رئیس دانشگاه هنر اسلامی فرشچیان گفت: گوبینو معتقد است مردم ایران را نمی توان در یک عبور شناخت و باید در آن عمیق شد، باید با مسائل مذهبی، فلسفی و دینی قدیمی ایران بیشتر آشنا شد، سپس به تجزیه و تحلیل آن‌ها پرداخت. گوبینو به دلیل آریایی بودن به ایرانی‌ها علاقه باور داشت ایرانی‌ها مقداری رندی هم دارند و شیعه‌گری ایرانی‌ها به این دلیل است که می‌خواستند اصالت و فرهنگ باستانی خود را حفظ کنند. او معتقد بود صفویه، برای مردم ایران همان سلطنت ساسانیان اما با اندیشه اسلامی است.

 

نامور مطلق گوبینو را فیلسوف خواند و ادامه داد: ما گوبینو را فیلسوف می‌شناسیم ولی فیلسوفی قوی نبوده و حتی به تاریخ فلسفه هم عمیق نگاه نمی‌کند. گوبینو در ایران کتاب های رنه دکارت (فیلسوف قرن شانزدهم فرانسه) را تدریس می‌کند و می‌خواهد ایرانی‌ها را با فلسفه غرب آشنا کند و اولین ارتباط ایرانی‌ها با فلسفه غرب توسط گوبینو شکل می‌گیرد.

دیولافوآ در همه تناسبات خود با ایران خود را بالادست می‌دید

استاد زبان فرانسه، نیز شرق‌شناسان فرانسوی مسافر ایران در قرن نوزدهم را این‌گونه معرفی کرد: اوایل قرن ۱۹ گروهی از فرانسویان از طرف ناپلئون بناپارت به دیدار فتحعلی شاه به ایران می‌آیند اما نه ایرانی‌ها و نه فرانسوی‌ها نمی‌توانستند حرف بزنند. اتفاق مثبتی پس از این دیدار رخ داد و در سال ۱۸۰۴ میلادی نخستین مدرسه زبان‌های شرقی در پاریس افتتاح شد و یکی از چهار زبانی که در آن تدریس میشد، فارسی بود و اینگونه در ۱۸۴۸ گروه دیگری به ایران آمدند.

 

ایلمیرا دادور، ادامه داد: در قرن ۱۹ خانواده دیولافوآ به ایران می‌آیند، مادام ژان دیولافوا به همراه همسرش که مهندس راه و ساختمان بودند از سوی وزارت امور خارجه فرانسه در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران اعزام می شوند. دکترتلوزان پزشک ناصرالدین شاه واسطه می‌شود که شاه به آنها اجازه ورود بدهد.

مدیر گروه ادبیات تطبیقی دانشگاه تهران، افزود: آنها در سفر اول که ۱۸۸۰ بوده ۱۴ ماه درایران می‌مانند و در سفر دوم ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ در ایران می‌مانند. وقتی از قفقاز وارد ایران می‌شوند مسئول بررسی مدارک آنها خواب است، دیولافوآ به کنایه با او حرف می‌زند و پس از آن درباره ایران هرگز زبان خوشی ندارد. به هر حال فرانسوی‌ها بدون اجازه ناصرالدین‌شاه نمی‌توانستند وارد ایران شوند. شاه قاجار که اصلاً نسبت به آنها خوش‌بین نبود، به آن‌ها می‌گوید: هر آنچه فلز است برای ایران و غیرفلزها برای فرانسوی‌ها باشد. وقتی از کلمه دزد استفاده می‌کنیم باید بدانیم آن‌ها مجوز حضور داشتند و کسی که این اجازه را صادر کرده باید بیشتر فکر می‌کرده است و فرانسوی‌ها مقدار زیادی از آثار تخت جمشید را از ایران بردند.

وی ادامه داد: اگر به زیرزمین موزه لوور، یعنی بخش آثار باستانی شرقی بروید، بیشتر آثار از میانرودان و ایران است که دیولافوا از ایران برده و به دولت فرانسه تقدیم کرده است. آن‌ها در سفری به شوش و کاخ آپادانا برداشت بسیاری کردند و گاو دو سری در موزه لوور نیز محصول برداشت‌های این شرق‌شناسان است. گاو دوسر آنقدر سنگین بود که دیولافوآ از عصبانیت پتکی بر سر گاو زده و آن را سه قسمت کرده و تکه‌ها را با خود برده و در فرانسه به هم چسباندند. بر اساس آمار ۶۲۴ و در آماری دیگر ۶۷۴ صندوق بزرگ از اشیای باستانی ایران را بردند و برادر شیخ خزعل با قدرت و نفوذی که در بندرعباس داشت به آنها کمک کرد.

دادور گفت: دیولافوآ زمانی که از ایران می‌رفت گفته بود ما به هیچکس دِینی نداریم و این آثار را در اثر تلاش و کوشش فراوان به‌دست آورده‌ایم، همین جمله او باعث شد ناصرالدین‌شاه بگوید این‌ها به هیچ وجه حق ندارند به ایران برگردند و پایشان برای همیشه از ایران کوتاه شد.

دیولافوآ در همه تناسبات خود با ایران خود را بالادست می‌دید اما گزارش سفر او نمونه خوبی است که بدانیم در کشور ما چه مشکلاتی دیده میشود.

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۳۱
علی رضاپور

به نام خداوند جان و خرد


گزارش: محمدعلی عزت زاده


هفتمین نشست گفتگوی ماه از سوی انجمن ایران‌شناسی و به یاری معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در روز ۲۸ خردادماه ۱۳۹۸ در تالار کمال این دانشکده برگزار شد.

در آغاز، آقای دکتر محمود جعفری دهقی؛ استاد دانشگاه تهران، رئیس انجمن ایران‌شناسی و دبیر این نشست؛ با معرفی پیشینه و آثار فرهنگی سخنران نشست؛ جناب استاد دکتر جواد مجابی؛ در زمینه‌های گوناگون از نقد ادبی و هنری تا نوشتن داستان و رمان، طنزپردازی و کاریکاتور؛ از ایشان برای سخنرانی دعوت نمود.


سپس آقای دکتر جواد مجابی با بیان اهمیت شاهنامه و نگارگریهای آن، سخنان خویش را آغاز نمود. وی با اشاره به آزادی مذهبی ایجادشده در ایران پس از حمله مغول و انقراض خلافت عباسی، این امر را مایه رشد هنر -به‌ویژه نگارگری و موسیقی- در ایران دانست. او گفت نگارگری ایرانی دنباله و تکمله شعر پارسی است، رد پای آن را باید در شاهنامه و اشعار نظامی جست و بیشترین نگاره‌ها از اشعار فردوسی و نظامی تصویر شده‌است. استاد مجابی افزود: «خودم نیز هر گاه نتوانم با نوشتن حرفم را بزنم، به سراغ نقاشی می‌روم.»

در ادامه، استاد مجابی به تاریخچه نگارگری شاهنامه پرداخت و افزود: «ایرج افشار بیش از ۴۰ سال پیش، در جشن طوس گفته حدود ۳۰۰ نسخه شاهنامه مصور وجود دارد.» وی با اشاره به شاهنامه کاما در هند که ساخته قرن هفتم و کهنترین شاهنامه مصور موجود است، مهمترین و ارزشمندترین نسخه‌های مصور شاهنامه را سه شاهنامه مهم دموت، بایسنقری و شاه طهماسبی شمرد و مفصلا به بررسی این سه نسخه پرداخت.

شاهنامه دموت ساخته سده هشتم است. زمینه کار نگاره‌ها سرخ است؛ درست مانند دیوارنگاره‌های آن زمان. روشن است نگارگر شاهنامه را خوانده و مفهومش را می‌دانسته است. در نگاره تشییع جنازه رستم، و میل رخش به او، بسیار عاطفی است و نشانه دریافت شخصیت رخش در شاهنامه و شناخت رابطه او با رستم. بهترین کارهای نگارگر در موضوع مرگ است و این شاید نوید تلویحی زوال مغولان باشد. در شاهنامه بایسنقری، اغلب نگاره‌ها در صحرا و باغ است؛ احتمالا به دلیل علاقه شاهان کوچگرد ایلخانی. دو نگاره به بند کشیدن ضحاک و به تخت نشستن جمشید شاه بسیار جالب است. تصاویر اشیاء، گیاهان و جانوران بسیار قوی ترسیم شده، اما به در تصویر کردن انسانها -چون پیش از آن، محدودیت وجود داشته و تجربه کمتری بوده- چهره ها از روبروست، اندامها ضعیف کشیده شده و زن و مرد به هم شبیهند؛ هم در چهره و هم در اندام. در دوران مغولها و تیموریان، نگارگران چهره و حتی گاهی پوشش فاتحان مغول را بجای پهلوانان شاهنامه کشیده‌اند. این سنت شده و مثلا صنیع‌الملک هارون الرشید و جعفر برمکی را مانند ناصرالدین شاه و امیرکبیر کشیده؛ حتی با پوشش خودشان. هندسه ایرانی در این آثار بسیار خوب دیده شده؛ مثلا در نگاره اسفندیار و ارجاسب.

سپس استاد مجابی شاهنامه شاه طهماسبی را مهترین و زیباترین نسخه مصور شاهنامه نامید و سرگذشت و ویژگیهایش را چنین شرح داد:

شاه اسماعیل صفوی که درک درستی از تاریخ و میراث فرهنگی ایران داشته، در سده دهم دستور ساخت شاهنامه ای مصور با بهترین خوشنویسی و نگارگری را داد. ساخت این شاهنامه هشت سال طول کشیده و در دوره شاه طهماسب پایان یافته است.  او آن را به سلطان عثمانی هدیه داده و ناصرالدین شاه این شاهنامه را خریده و به ایران برگردانده. ناصرالدین شاه هنرپرور بوده و تنها عیاش نبوده است. ما باید به گذشته نگاه انتقادی کنیم نه انکاری. محمدعلی شاه این شاهنامه را از ایران برده و از طریق روچیلد به دست دلالی به نام هوتن افتاده. به محمدرضا شاه پیشنهاد شده که چون گران بوده نخریده؛ او هم ۲۵۸ برگ را جداجدا فروخته و اکنون ۱۵۰ برگش باقی مانده‌است. بعدا در سال ۱۳۷۱ شاهنامه شاه طهماسبی با کاری از دکونینگ (نقاش آمریکایی) معاوضه و به ایران بازگردانده شده است. نگاره‌های این شاهنامه کار چند نگارگر مهم و بزرگ است. دو نگاره دربار کیومرث و به بند کشیدن ضحاک اثر سلطان محمد بسیار زیباست و در آنها گویی جماد -مانند کوه و ابر- هم به حالت انسانی تصویر شده‌اند. همپوشانی طبیعت و انسان در بیان روایت بسیار گیراست. نگاره زال و مهراب اثر میرمصور هم نمونه درخشان دیگری از این نسخه ارزشمند شاهنامه است.

از دوره زندیه، نقاشان قهوه‌خانه‌ای پدید آمدند؛ قوللر آغاسی، معین، محمدزمان و... و نقاشی را به میان مردم بردند. نقاشی ما از این هم رواج و هم رشد یافته‌است. نقاشیهای چاپ سنگی ادامه این مینیاتورهاست و کار علی‌قلی خویی بی‌نظیر و در ردیف نقاشان بزرگ دنیا.

 نقاشی ایرانی تخت است. نه اینکه پرسپکتیو نمی‌دانسته‌اند. اسبی که نگارگر ایرانی می‌کشد، اسب شعر است نه آنچه دیده می‌شود. مفهوم و ذهنیت و عرفان در آن هست. زمین جایی طلایی تصویر شده؛ این توصیف است نه عین واقعیت. سایه در نقاشی ایرانی نیست، این به دلیل فرهنگ ایران است که آتش و نور همیشگی ابدی اساس آن است. شاهنامه نه تنها حماسی، بلکه سراسر فرزانگی و ستایش خرد است. رستم تنها پهلوان شاهنامه است که انگیزه‌اش همیشه ایران است.

منتقدان غربی تنها از رویکرد هنری به این نگاره‌ها نگریسته‌اند؛ جدا از داستان. ما باید این تطبیق را انجام دهیم. باید از درون فرهنگ ایرانی به آثار گذشته بنگریم. اشعار عطار و مولوی کاملا مدرن هستند. باید کارکردشان را در زندگی امروز پیدا کنیم؛ کاری که خوشبختانه آغاز شده‌است. مدنیت ما همیشه مورد تهاجم کوچ‌نشینان واقع شده و تا آنها بیایند شهرنشین شوند و آداب آن همچون آزادی و دموکراسی را بپذیرند، مهاجم بعدی آمده؛ اما ایرانیان فرهنگ خود را با جان و دل نگه داشته‌اند.

نقاشی ایرانی تخت است. نه اینکه پرسپکتیو نمی‌دانسته‌اند. اسبی که نگارگر ایرانی می‌کشد، اسب شعر است نه آنچه دیده می‌شود. مفهوم و ذهنیت و عرفان در آن هست. زمین جایی طلایی تصویر شده؛ این توصیف است نه عین واقعیت. سایه در نقاشی ایرانی نیست، این به دلیل فرهنگ ایران است که آتش و نور همیشگی ابدی اساس آن است. شاهنامه نه تنها حماسی، بلکه سراسر فرزانگی و ستایش خرد است. رستم تنها پهلوان شاهنامه است که انگیزه‌اش همیشه ایران است.

منتقدان غربی تنها از رویکرد هنری به این نگاره‌ها نگریسته‌اند؛ جدا از داستان. ما باید این تطبیق را انجام دهیم. باید از درون فرهنگ ایرانی به آثار گذشته بنگریم. اشعار عطار و مولوی کاملا مدرن هستند. باید کارکردشان را در زندگی امروز پیدا کنیم؛ کاری که خوشبختانه آغاز شده‌است. مدنیت ما همیشه مورد تهاجم کوچ‌نشینان واقع شده و تا آنها بیایند شهرنشین شوند و آداب آن همچون آزادی و دموکراسی را بپذیرند، مهاجم بعدی آمده؛ اما ایرانیان فرهنگ خود را با جان و دل نگه داشته‌اند.



در پایان این نشست، از سوی آقای دکتر غلامحسین کریمی دوستان، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران؛ اطلس نفیس ایران به رسم یادبود و قدردانی، به جناب استاد جواد مجابی اهدا شد و ایشان بنر آگهی نشست را به یادگار امضا نمود.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۸:۱۹
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۲۴
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۳۴
علی رضاپور

کارگاه آموزشی «مطالعه مقدماتی در طراحی جامه ایرانی» با تدریس بانو دکتر مژگان جهان‌آرا دانش‌آموخته و پژوهشگر مرکز پژوهشی دیزاین آسیا در کوبه ژاپن و استاد پیشین دانشگاههای هنر و الزهرا، و به همت انجمن ایران‌شناسی در روز هجدهم خردادماه ۱۳۹۸ در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برپا شد. در این کارگاه، جامه ایرانی به مثابه یک اثر هنری مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی با محوریت موضوعاتی از جمله؛ مروری بر گذشته و فعالیتهای علمی، پژوهشی و هنری استاد جهان‌آرا، اهمیت و جایگاه جامه برای انسان، نگاهی به اهمیت و نوع جامه در آسیا و تنوع و حضور نقوش ایرانی صورت گرفت و زمینه‌ساز مطالعات بیشتر در این زمینه خواهد بود. در ادامه، گزیده‌ای از آنچه در این کارگاه آموزشی مطرح شد، به اختصار مرور خواهیم کرد.

جامه که برای انسان در فلسفه قدما به عنوان پوششی بر تن تلقی می‌شد، در تحول خود از دیرباز، به اهمیتی هم اندازه با خود انسان رسیده‌است. این جایگاه رفیع برای پوشش آدمی در طول تاریخ باعث تنوع و پیشرفت صنعت پارچه بافی و دوخت‌ودوز شده است. گرچه با پیشرفت زندگی امروزی و افزایش جمعیت، میزان استفاده از پارچه‌های دستباف بشر کمتر و کمتر شده، اما در عوض موضوع پوشاک به مثابه اثری هنری راه را برای مطالعه و دقت در گذشته این صنعت مهم و ترغیب انسان امروزی به احیای سنتهای دیرین خود بازکرده‌است. از مطالعه در زمینه جامه‌های قدیمی،  این نتیجه به دست می‌آید که گرچه سنتها با گرفت‌وگیرها و چارچوبهای محکم خود، گاه راههای نوآوری را سد کرده‌اند، اما در عوض پاخوردن آنها درطول عمر بشر و پابرجا ماندنشان امروزه می‌تواند شناسنامه‌ای برای ملتهای مختلف در بازشناسی هویت خویش باشد. کار با دست، سلامت روحی و اجتماعی جوامعی را که هنوز به ریشه‌های خود پایبندند، باعث می‌شود و این ارزش آن را صدچندان می‌کند. نحوه استفاده از پارچه‌های کم‌عرض و هدر ندادن پارچه به عنوان دستاوردی مهم در گذشته، باعث تدابیر شگفت‌انگیزی در تهیه جامه‌های کهن به روشهایی چون تا کردن بوده که نمونه های آن در جامه‌های هندی و ژاپنی قابل بررسی است.

 

امروزه از پارچه نه تنها در طراحی جامه، بلکه در طراحی فضای داخلی استفاده‌های بسیاری می شود. نوع جغرافیا و آب وهوای هر منطقه و نوع استفاده‌ای که از هر جامه‌ای می‌شود به علاوه پیشینه فرهنگی هر قومی؛ بافت و دوخت جامه را رقم می‌زند. بدین‌گونه است که جامه‌های غربی و شرقی چه در نوع پارچه و چه در مدلهای مورد استفاده خود، طیفهای وسیع و متنوعی را شامل می‌شوند. آزادی و راحتی جامه‌های شرقی در سایه تفکر شرقی همراه با رنگ و تزیینات خاص روحیه شرقی، دنیایی از شگفتی پدید می‌آورد. آنچه به وضوح دیده می‌شود این است که در میان تمدنهای آسیایی؛ چین، هند و ژاپن بیش از ایران به پاسداشت و احیای این میراث گرانقدر پرداخته‌اند و امید است ایران نیز با تلاشها و مطالعات و پژوهش علاقه‌مندان این حوزه، به کشف رموز جامه های کهن بپردازد. آنچه مسلم است این که جامه‌های سنتی ایرانی در اقوام متنوع ایران برقرار و محفوظ مانده‌اند و همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرند. بحث بر سر جامه‌های شهری و کلاسیک ایرانی است که فارغ از هر قومی، برای استفاده عموم مورد استفاده بوده‌است. این همان راه پر فراز و نشیبی است که انتظار می‌رود علاقه‌مندان به این حوزه آن را دنبال کنند؛ چنانکه در کشورهای ژاپن و هند این نوع جامه‌ها تا به امروز حفظ شده‌اند و همچنان در مراسم رسمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مراجعه به متون قدیمی ایرانی راهگشای پژوهشگران در مسیر احیای جامه ایرانی خواهد بود. نمونه‌هایی از این نوع جامه ها بر پایه تلفیقی از سبکها و روشهای مناطق گوناگون ایران کنونی و ایران بزرگ فرهنگی، به دست بانو دکتر جهان آرا طراحی و دوخته شده و برای شرکت‌کنندگان کارگاه به نمایش درآمد.

پرداختن به نقش نیز از موضوعات مهم این کارگاه بود که تنها به صورت اجمالی برای آشنایی ابتدایی حاضران به آن پرداخته شد تا در نشستهای آینده کارگاه جامه ایرانی به تفصیل درباره آن گفتگو شود. نقش مهم و جاودانه «درخت زندگی» و «سرو» به عنوان نماد باروری و زایش، سرافرازی، جاودانگی و نگهبانی در پارچه‌ها و طراحیها بررسی و به ریشه‌یابی آن در «بندهش» اشاره شد. نقش محراب، باغ ایرانی، سایه‌دوزی خراسان، گلدان و تنوع گلها در میان نقوش ایرانی، شیر و طاووس و پرنده و مار، کارت‌بافی، رودوزیهای ایرانی و شال عروس زردشتی مصادیق دیگری از نقش بود که همراه با تصاویر گردآوری‌شده از منابع گوناگون مفصلا مورد مطالعه قرار گرفت.

توضیحات جامع بانو دکتر جهان‌آرا درباره قلمکاری و طرح باغ ایرانی که از ابتکارات ایشان برای کار روی پارچه است، همراه با تصاویری از مراحل چاپ آن به وسیله مُهر در هند از بخشهای بسیار جالب و اثرگذار کارگاه بود.

 

در پایان، استاد جهان‌آرا نمونه‌های جامه، پارچه و پرده طراحی‌شده به دست خود را به معرض بازدید نزدیک شرکت‌کنندگان گذاشتند و پاسخگوی پرسشهای پرشمار ایشان بودند. شرکت کنندگان و برگزارکنندگان امیدوارند استاد ارجمند دوره های بعدی این کارگاه را نیز در آینده‌ای نزدیک ارائه نمایند.











 گزارش از خانم پریسا اخوان


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۱۹
علی رضاپور

«مطالعه‌مقدماتی‌در‌طراحی‌جامه‌ایرانی»

مدرس:

دکتر مژگان جهان‌آرا

دانشگاه تهران

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰ تا ۱۲

ثبت نام:

تلفن همراه ۰۹۱۲۱۲۷۱۴۰۸

تلگرام @aliezzatzadeh

ایمیل aliezzatzadeh@yahoo.com

ثبت نام قبلی برای رزرو جا و حضور در کارگاه الزامی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۴۲
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۰۱
علی رضاپور

شعبه دامغان انجمن ایرانشناسی در دانشگاه دامغان با حضور دکتر جعفری دهقی استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانشناسی در روز شنبه مورخ 1398/02/21 افتتاح شد.

گزارش تکمیلی به زودی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۵۵
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۳۴
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۲۸
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۳۰
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۰۱
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۰۶
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۵۷
علی رضاپور

به نام خداوند جان و خرد


گزارش: محمدعلی عزت زاده


با همکاری انجمن ایران‌شناسی و دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، نشست بررسی ایران‌شناسی در مجارستان چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ در تالار کمال دانشکده برگزار شد. مهمان این نشست آقای دکتر ایوان سانتو از دانشگاه اُتوُش لورند بوداپست بود.

در آغاز، آقای دکتر محمود جعفری دهقی استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایران‌شناسی طی سخنان مبسوطی به معرفی ایران‌شناسی در مجارستان و ایران‌شناسان شاخص این کشور پرداخت.

در ادامه، آقای دکتر سانتو توضیحاتی درباره ایران‌شناسان مجارستان و وضعیت گذشته و حال ایران‌شناسی در این کشور بیان داشت و در پایان، به چند پرسش حاضران پاسخ گفت.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۵۲
علی رضاپور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۳۶
علی رضاپور

 

ای صبا با توچه گفتند که خاموش شدی

چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی

تو که آتشکده عشق و محبت بودی

چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی

به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را

که خود از رقت آن بیخود و بی هوش شدی

تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش

چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی

خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من

نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی

تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از توست

تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی

ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو

نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی....

(بخشی از سروده استاد شهریار برای

ابوالحسن صبا که زبان حال ماست)

 

بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۷ استاد طهمورث ساجدی صبا روی در نقاب خاک کشید. این واقعه ای دردناک برای انجمن ایران شناسی و دوستداران و همکاران او بود. استاد ساجدی نایب رییس انجمن ایران شناسی و عضو هیات علمی دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران بود. با او از سال ها پیش کار آموزش ایران شناسی را در دانشگاه تهران آغاز کردیم. بسیار از او آموختیم. بویژه درس انسانیت را، مهربانی و صمیمیت را، درستی و واقعگرایی را. انجمن ایران شناسی را با او و به تشویق او بنا نهادیم.

انجمن ایران شناسی این واقعه غم انگیز را به خانواده استاد، اعضای انجمن ایران شناسی، همکاران دانشگاهی و دانشجویان و دوستداران ایشان تسلیت می گوید.

 

محمود جعفری دهقی

رییس انجمن ایران شناسی

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۱۶
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۰۷
علی رضاپور

به نام آنکه جان را فکرت آموخت

گزارش: محمدعلی عزت زاده

همایش «گفتگوی ایران‌شناسی» همراه با رونمایی از پایگاه اینترنتی «انجمن ایران‌شناسی»، روز دوشنبه دهم دی‌ماه ۱۳۹۷ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.

این نشست با حضور گروهی از دانشجویان و شیفتگان فرهیخته ایران و با تلاوت آیاتی از سوره مبارکه علق در ‌باره خواندن آغاز شد و سپس چکامه حماسی «عشق جاویدان من؛ ایران من» سروده استاد علیرضا شجاع‌پور شوری در دل ایراندوستان حاضر افکند. پس از آن، ۷ تن از استادان رشته‌های گوناگون علمی و ادبی و اعضای هیأت مدیره انجمن ایران‌شناسی دیدگاههای خود را در باره مفهوم، تاریخچه، راهبرد و اهداف ایران‌شناسی در ایران و جهان تشریح نمودند

دکتر محمود جعفری دهقی؛ عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و رئیس هیأت مدیره انجمن ایران‌شناسی با نقل خاطره‌ای از زنده‌یاد دکتر حسن حبیبی؛ مؤسس بنیاد ایران‌شناسی، در باره مفهوم ایران‌شناسی سخن گفت و سپس به تشریح تاریخچه انجمن ایران‌شناسی پرداخت.

استاد محمدرضا سحاب؛ رئیس هیأت مدیره مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب و عضو هیأت مدیره انجمن ایران‌شناسی بر لزوم شناخت و حل مشکلات روز ایران -افزون بر پرداختن به تاریخ و آثار گذشتگان در باره ایران- پرداخت؛ از جمله مسأله خشکسالی و موضوع ملی خلیج فارس که پدرشان؛ زنده‌یاد عباس سحاب روی آن کار کرده و ۳ جلد اطلس در باره آن منتشر ساخته‌است.

دکتر طهمورث ساجدی صبا؛ استاد زبان و ادبیات فرانسوی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران و نایب رئیس هیأت مدیره انجمن ایران‌شناسی آغاز کاربرد واژه ایران‌شناسی را از مجله‌ای به این نام از ویلهلم گایگر آلمان حدود سال ۱۹۰۰ برشمرد و در ایران با انجمن ایران‌شناسی ابراهیم پورداود که در آلمان درس خوانده بود. وی سپس از تمرکز شرق‌شناسی انگلستان بر ایران و فرانسه بر مصر سخن گفت و افزود ایران‌شناسی فرانسه با آنکتیل دو پرون آغاز می‌شود.

دکتر جان‌اله کریمی مطهر؛ استاد زبان و ادبیات روسی، عضو هیأت علمی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران و عضو انجمن ایران‌شناسی تأسیس انجمن ایران‌شناسی و گشایش وبگاه آن را دو رخداد مهم دانست و افزود: «گر ما به‌صورت حلقه‌ها و شبکه‌های علمی و با برنامه فعالیت نکنیم، از قافله مطالعات دنیا عقب می‌افتیم.» وی آغاز ایران‌شناسی روسها را راه‌اندازی انجمن مطالعات آسیایی در سال ۱۸۱۱ و در سن‌پترزبورگ دانست. وی انجمن ایران‌شناسی را مرجعی مهم و شبکه‌ای اجتماعی از نخبگان  برشمرد. وی گفت: «پس از فروپاشی اتحاد شوروی، ارتباط و اطلاع ما از مطالعات ایران‌شناختی در روسیه رفته رفته کم شده‌است.» و اظهار امیدواری کرد با تشکیل کمیته مطالعات ایران‌شناسی روسیه در انجمن ایران‌شناسی، اطلاعات ما از ایران‌شناسی معاصر روسیه افزایش یابد.

دکتر سید سعید فیروزآبادی؛ استاد زبان و ادبیات آلمانی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و خزانه‌دار انجمن ایران‌شناسی دو دیدگاه برای ایران‌شناسی مطرح نمود؛ از درون و از بیرون. وی افزود: «در خارج از ایران، هر چه در باره ایران بگویند، ایران‌شناسی است. اما در درون ایران با خودشناسی روبروییم. باید خود و دیگری را بشناسیم. هویت ایرانی بسیار فراتر از مرزهای ایران است. این همان چیزی است که برای جهانی شدن، بدان نیازمندیم. تصویر ناقص و نادرست از ایران را ما باید اصلاح کنیم

دکتر علی شهیدی؛ عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی و گروه ایران‌شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و بازرس انجمن ایران‌شناسی با ارائه مقاله‌ای به تعریف و تفاوت رشته ایران‌شناسی در داخل و خارج کشور پرداخت و ویژگی‌های پژوهشگر ایران‌شناسی را برشمرد.

دکتر فرهاد تهرانی؛ مهندس عمران، بنیانگذار درس سازه‌های سنتی در دانشگاههای ایران و عضو انجمن ایران‌شناسی میهمان ویژه همایش بود. ایشان که به‌خاطر مرمت سه اثر مهم تاریخی بازار تبریز (وسیعترین بنای سرپوشیده جهان)، میدان نقش جهان اصفهان و بافت تاریخی یزد برنده سه جایزه جهانی شده، نخست در باره باغهای ایرانی سخن گفت و باغ‌شهر تهران که اغلب باغهایش نابود شده‌است و سپس از نگارش کتاب «اسناد منتخب وزارت امور خارجه» حاوی نقشه‌هایی از سراسر ایران (از جمله خلیج فارس) که در دوره ناصرالدین شاه قاجار برداشته ‌شده‌است. عمده فعالیت وی هم‌اکنون نقشه‌برداری شهر خوی، پژوهش در باره ارامنه شمال ایران با دانشگاه میلان و گروه سلماس‌شناسی در یو.سی.ال.اِی. آمریکاست.

سپس دکتر محمود جعفری دهقی رئیس هیأت مدیره انجمن ایران‌شناسی از وبگاه این انجمن به نشانی anjomaneiranshenasi.ir رونمایی و آن را معرفی نمود. عضویت در انجمن ایران‌شناسی برای همه علاقه‌مندان آزاد و از طریق وبگاه امکان‌پذیر است.

در بخش بعدی همایش، پیشنهادها و پرسشهای حاضران از استادان مطرح گردید. همکاری با دیگر انجمنها و سمنها، و تأسیس درس ایران‌شناسی در دبیرستان و دانشگاه پیشنهادهای جالب مطرح‌شده بود.



با خوانش غزل میهنی «برای ایران»، همایش «گفتگوی ایران‌شناسی» به پایان رسید.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۵:۲۱
علی رضاپور

نشست تخصصی ایران شناسی با حضور اساتید و علاقمندان این حوزه با رونمایی از وبگاه انجمن ایران شناسی، دوشنبه ۱۰ دی ماه ۹۷ از ساعت ۱۶ در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار خواهد شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۷ ، ۰۸:۱۹
علی رضاپور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۰۸
علی رضاپور
معرفی و بررسی کتاب «ما و جهان اساطیری؛ گفتگوی هوشنگ گلشیری با مهرداد بهار» به کوشش انجمن ایران شناسی سه شنبه ۲۰ آذرماه ۹۷ در تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد.
 
جلسه با معرفی اجمالی از استادان مرحوم دکتر ملک مهرداد بهار و هوشنگ گلشیری و همچنین شناسنامه کتاب توسط آقای عزت زاده دبیر نشست آغاز شد. در ادامه آقای باربد گلشیری گردآورنده و نگارنده کتاب شرحی از مراحل پیاده نمودن گفتگو ها و نگارش کتاب با حفظ حس گفتگو در عین وفاداری به اصل ارائه نمود و بخشی از صدای گفتگوها نیز برای حاضران پخش شد.
 
دکتر محمود جعفری دهقی استاد گروه فرهنگ و زبان شناسی و از اعضای مؤسس انجمن ایران شناسی نقدی تحلیل گرانه از دیدگاه اسطوره شناسی و فرهنگ و ادبیات باستانی ایران، بر کتاب ارائه نمود. دکتر سید حسین مجتهدی؛ متخصص روان شناسی و پژوهش‌های میان رشته‌ای روانشناختی، در توجیه پیوند روان شناسی و اسطوره شناسی توضیحاتی ارائه نمود و از دیدگاه تخصصی خود به تحلیل اساطیر ایرانی و مفاهیم طرح شده پرداخت.
 
در پایان از سوی دبیر نشست نقد کوتاهی بر کتاب با رویکرد جذابیت برای مخاطب عام با نگاهی به شخصیت و گرایشهای فکری دو طرف گفتگو، ارائه شد.



منبع:http://literature.ut.ac.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۰۸:۲۴
علی رضاپور

«در سرزمینی زندگی می‌کنیم که از نظر تاریخی و فرهنگی بیشینه هفت‌هزارساله دارد و باید میراث‌دار این گنجینه ارزشمند باشیم.»

دکتر محمود جعفری دهقی شامگاه پنج‌شنبه ۱۲ امرداد ۱۳۹۷ در مراسم افتتاح دفتر انجمن ایران‌شناسی شعبه شاهرود به میزبانی پژوهشکده خوارزمی این شهر ابراز داشت: به‌منظور شناساندن بیشینه کهن تاریخ و فرهنگ‌مان به نسل جدید و معرفی ارزش‌های ایران، رشته‌ای به نام ایران‌شناسی در دانشگاه تهران تأسیس‌ شده است. وی بابیان اینکه در رشته‌های علوم انسانی با حجم زیادی از فارغ‌التحصیلان روبرو هستیم که می‌توان از فکر و اندیشه آن‌ها استفاده کرد، افزود: با راه‌اندازی زبان‌شناسی در دانشگاه در واقع زمینه را برای حضور فرهیختگان فراهم کردیم تا بتوانیم از ظرفیت ارزشمند علمی آنها به نحوی استفاده کنیم.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه مرجع صدور مجوز انجمن‌های علمی وزارت علوم است و خود این وزارتخانه ‌بر استفاده از فرهیختگان تأکید دارد، ابراز داشت: انجمن علمی ایران‌شناسی در تهران تأسیس شد و هر موضوعی که به فرهنگ و تمدن ایران مربوط می‌شود می‌تواند در چهارچوب این انجمن وارد شود.

دکتر جعفری دهقی بابیان اینکه تأسیس شاخه‌ها و شعبه‌های انجمن علمی ایران‌شناسی در شهرهایی که با استقبال عموم مواجه باشد در دستور کار است، تصریح کرد: یکی از برکات همایش میراث جهانی شاهرود، بسطام و خرقان تأسیس همین انجمن در شاهرود بود که گروهی از فرهیختگان گرداننده آن محسوب می‌شوند. وی افزود: در اساس‌نامه انجمن ایران‌شناسی شرح وظایفی ذکرشده است که می‌تواند امکانات بالقوه‌ای که در سرزمین هست را شناسایی و بر اساس آن پروژه‌هایی را تعریف کند و با حمایت‌های نهادهای دولتی و غیردولتی آن طرح‌ها را به ثمر برساند.

استاد دانشگاه تهران بابیان اینکه در شاهرود امکانات بالقوه بسیاری وجود دارد، ابراز داشت: فرهیختگان بسیاری در این شهر ساکن بوده و هستند که احصاء هرکدام از آن‌ها در جای مطلوب خود می‌تواند در جذب جهانگردان و ایران گردان نقش مؤثر ایفا کند و در رونق اقتصادی و معنوی شهر دارای برکات باشد. او در ادامه تصریح کرد: دوره‌های آموزشی در انجمن ایران‌شناسی در حال انجام است که افراد با گذراندن آن دوره‌ها از گواهینامه معتبر علمی برخوردار خواهند شد که این مدرک می‌تواند برای آنها بسیار پرکاربرد باشد. وی بابیان اینکه انجمن علمی ایران‌شناسی می‌تواند همایش‌های علمی را به‌صورت مجزا یا مشترک با سایر نهادهای دیگر برگزار کند، افزود: معرفی شخصیت‌های فرهنگی و علمی منطقه که از دیرباز تاکنون نقش مهمی در تعالی فرهنگ منطقه داشتند و اجرای برنامه‌های بزرگداشت این شخصیت‌ها ازجمله وظایف این انجمن محسوب می‌شود.

استاد دانشگاه تهران بابیان اینکه انجمن علمی ایران‌شناسی می‌تواند در باب نظریه‌پردازی افراد جدید و ایده‌های نو را معرفی کند، ابراز داشت: چاپ آثار علمی و فرهنگی مردم منطقه و امکان انتشار نشریه علمی و سلسله انتشارات مربوط به انجمن در زمره در دستور کار اساس‌نامه این انجمن‌ها قرار دارد.

مجید پازوکی، مدیر دفتر انجمن ایران‌شناسی شعبه شاهرود نیز با بیان اینکه مقرر شد شهرداری بسطام ساختمانی را با امکانات سالن کنفرانس، کلاس‌های تدریس و سالن جلسات در اختیار انجمن علمی ایران‌شناسی قرار دهد، ابراز داشت: این ساختمان در حال آماده‌سازی است که راه‌اندازی این دفتر قطعاً می‌تواند منشأ خدمات علمی و فرهنگی مطلوبی برای توسعه اقتصادی شهر قلمداد شود. وی بابیان اینکه یکی از نیازهای اصلی این ساختمان وجود کتابخانه است، تصریح کرد: با توجه به اینکه ساخت کتابخانه نیاز به بودجه هنگفتی دارد لذا تجهیز آن توسط انجمن حافظ‌شناسی شعبه شاهرود در دستور کار است کما اینکه مردم نیز می‌توانند در این کار خیر سهیم شوند تا این کتابخانه به‌عنوان منبعی برای پژوهشگران به شمار رود. او به‌ضرورت راه‌اندازی بنیاد بایزید بسطامی در شاهرود تأکید کرد و افزود: این بنیاد مشخصه فرهنگی شهر شاهرود است، در شهر خوی زادگاه شمس تبریزی همه مسئولان و مردم دست‌به‌دست هم دادند تا هم‌اکنون بنیاد شمس تبریزی در دنیا به‌عنوان مشخصه آذربایجان شرقی بدرخشد و برای آنکه شاهرود مطرح شود و این امکانات و شخصیت بزرگان منطقه که مغفول ماندند باید مورداستفاده قرار گیرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۲۲:۰۷
علی رضاپور